بی باد تو عشاق دل شاد نیابند
بی بندگی از بند غم آزاد نیابند
دیوانه دلانرا که کشد پای به زنجیر
گر بوی سر زلف تو از باد نیابند
هر تیر که گم گشت به مخجیر ز شیرین
جز در جگر خسته فرهاد نیابند
اهل نظر از حس به شوخان ستمکار
یابند همه چیز ولی داد نیابند
زلف تو بقرنی نشود یافت که آن شست
گر عمر رسد نیز به هفتاد نیابند
انگشتری دل که زهر دست شدی یافت
اکنون بدست تو بیفتاد نیابند
سحرست کمال این سخنان باد حلالت
صنعت طلبان به ز تو استاد نیابند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار در مورد عشق و ستمی است که عاشقانی که از معشوق خود دور هستند، تجربه میکنند. شاعر بیان میکند که عاشقان بدون وجود معشوق نمیتوانند شادی و آزادی واقعی را تجربه کنند. با وجود تلاشها، هیچ چیز نمیتواند جایگزین عشق واقعی شود و تمامی زیباییها و لذتها در غیاب او بیمعنا و در دسترس نیستند. در نهایت، شاعر به قدرت و عظمت معشوق اشاره میکند و به دیگران هشدار میدهد که هیچ کس نمیتواند به سطح او برسد.
هوش مصنوعی: بدون لطف و محبت تو، عاشقان نمیتوانند دل شاد داشته باشند و بدون تسلیم به عشق، از غم رهایی نخواهند یافت.
هوش مصنوعی: دیوانهها را چه کسی به زنجیر میکشاند اگر بوی موهای تو به باد نرسد؟
هوش مصنوعی: هر تیری که پرتاب شود و هدفش را گم کند، تنها در دل عاشق فرهاد حسرتی شیرین بر جای میگذارد و هیچکس دیگری آن را نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: افراد با دانایی و تفکر، از احساسات و برداشتهای سطحی در مورد ظالم و ستمگر میتوانند به نتایج متعددی دست یابند، اما در نهایت به حقیقت و عدالت دست نخواهند یافت.
هوش مصنوعی: زلف تو را نمیتوان مانند قرنی یافت و حتی اگر کسی به هفتاد سالگی هم برسد، نخواهد توانست آن را پیدا کند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که دل شما که مانند انگشتر زیبا و ارزشمند بود، اکنون به دست کسی افتاده که نمیتواند به درستی آن را بشناسد یا ارزیابی کند. انگار که چیزی از ارزش و زیبایی خود را از دست داده و حالا در دستانی قرار گرفته که شایستگی نگهداری از آن را ندارند.
هوش مصنوعی: صبح که میرسد، زیبایی این کلمات نمایان میشود. هوای پاک و دلپذیر باعث میشود که هنرمندان نتوانند از تو بهتر کسی را پیدا کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یک دل به سر کوی تو آباد نیابند
یک جان زخم زلف تو ازاد نیابند
از بس که گرفتار غمت شد همه دلها
آفاق بگردند و دلی شاد نیابند
روزی که روی مست و خرامان سوی بازار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.