در سینه مرا غیر تو همخانه کسی نیست
ور هست برون از دل دیوانه کسی نیست
دل از چه به تنگست زاغیار که امروز
جز بار درین منزل ویرانه کسی نیست
در دیده تونی مردمک آن رخ ز که پوشی
در خانه چو از مردم بیگانه کسی نیست
این جرم که عاشق ز نو خرسند به سوزی است
شمع چه گریم چو پروانه کسی نیست
زلفت به در دل چه نشسته ست چو دل رفت
این حلقه زدن چیست چو در خانه کسی نیست
تا چشم تو بر گوشه نشینان نظری کرد
در صومعه بی نعرهٔ مستانه کسی نیست
می نوش کمال از لب ساقی که درین دور
مستی چو نو بی ساغر و پیمانه کسی نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساس تنهایی و عشق عمیق شاعر اشاره دارد. شاعر میگوید که در دلش هیچکس جز معشوقش نیست و در دنیای بیرون نیز کسی را نمیبیند. او به دردی که از دوری معشوق میکشد اشاره کرده و حس میکند که هیچکس در زندگیاش وجود ندارد. شعر همچنین به هوس و اشتیاق عاشقانه و احساس بیکسی مرتبط با آن پرداخته و به نوعی دعوت به نوشیدن مهربانی و زیباییهای عشق دارد. در نهایت، شاعر به خلاصی از تنهایی و یافتن خوشیهای لحظهای اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در وجود من فقط تو جای داری و هیچ کس دیگری در قلب من نیست، و اگر هم کسی باشد، در واقع خارج از دل دیوانهام است.
هوش مصنوعی: دل چرا از زاغیار ناراحت است؟ زیرا امروز در این خانه خراب، جز بار و باران، هیچ کس حضور ندارد.
هوش مصنوعی: در چشم تو، مردمک آن چهرهای که در پوشش داری نمایان است، چون در خانهات دیگر کسی از افراد غریبه نیست.
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر احساس غم و تنهایی عاطفی است. شاعر از عشق و سوختن شمع به عنوان نمادی از عشق استفاده کرده و نشان میدهد که او در دل حسرت و درد را دارد، اما بیکسیاش او را غمگینتر میکند. در حقیقت، او دردی را تجربه میکند که از عشق میآید، اما هیچکس نیست تا در این درد شریکش باشد.
هوش مصنوعی: زلف تو در دل من جا گرفته است، اما حالا که دلم رفته، این حلقه زدن و گیسو بازی کردن چه معنا دارد؟ وقتی در خانه کسی نیست، چرا باید از این کارها کرد؟
هوش مصنوعی: وقتی نگاه تو به گوشهنشینان میافتد، در آن صومعه یار و رفیقی نیست که بدون هیاهوی مستی به آنجا بیاید.
هوش مصنوعی: ننوشیدنی کمال را از لب ساقی دریافت کن؛ زیرا در این زمان شادی و مستی، مانند زمانهای دیگر، کسی نیست که برای نوشیدن ساغر و پیمانه، در دسترس باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما را به جز از عشق تو، در خانه کسی نیست
بنمای رخ، از پرده که در خانه کسی نیست
بردار مه از سلسله تا خلق بدانند
کز سلسله داران تو، دیوانه کسی نیست
فرزانهتر مردم اگر، زاهد و صوفی است
[...]
جز مرغ غمت کرده به دل خانه کسی نیست
جاساخته جز جغد به ویرانه کسی نیست
زد بر در دل حلقه خیالت ز سر زلف
گفتم که درون آی که بیگانه کسی نیست
در میکده ها گشتم و در صومعه ها نیز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.