گویند اسکندر رومی پیش از آنک گرد جهان بگشت خوابهای گوناگون میدید که همه راه بدان میبرد که این جهان او را شود و از آن خوابها یکی آن بود که جمله جهان یکی انگشتری شدی و به انگشت وی اندر آمدی ولیکن او را نگین نبودی. چون از ارسططالیس بپرسید گفت «این جهان همه ملک تو گردد و ترا بس از آن برخورداری نبود، چه انگشتری ولایتست و نگین سلطان وی»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: گویند اسکندر رومی قبل از اینکه دنیا را بگردد، خوابهای مختلفی میدید که او را به سمت سلطنت جهانی میبرد. یکی از خوابها این بود که تمام جهان به یک انگشتری تبدیل شده و او آن را در انگشتش دارد، اما نگینی ندارد. وقتی از ارسطو پرسید، او گفت که این جهان به تو تعلق خواهد گرفت، اما تو فقط میتوانی از آن بهرهبرداری کنی، زیرا انگشتر نماد سلطنت است و نگین آن، نشان فرمانروایی است.
هوش مصنوعی: میگویند اسکندر رومی قبل از اینکه به سفر دور و دراز خود برود، خوابهای مختلفی میدید که همه آنها به او نشان میدادند که این جهان متعلق به او خواهد شد. یکی از آن خوابها این بود که تمام دنیای هستی به شکل یک انگشتری درآمده و او به عنوان مالک آن انگشتری معرفی شده بود، اما نگینی نداشت. وقتی از ارسطو درباره این خواب پرسید، او پاسخ داد: «این جهان همه ملک تو خواهد شد و تو از آن هیچ بهرهای نخواهی برد، زیرا انگشتری نماد سلطنت توست و نگین آن به معنای قدرت واقعیات است.»
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.