خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۶۲ دردم چو بجان رسید درمان بفرست جانم بلب آمد مدد جان بفرست ای صاحب دیوان فضائل یک روز با بنده تفضّل کن و دیوان بفرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از درد و رنج خود میگوید و از خداوند یا صاحب دیوان فضایل درخواست کمک و درمان میکند. او به شدت نیازمند یاری است و از محبوب خود میخواهد که نگاهی به او داشته باشد و برایش کمکی ارسال کند.
هوش مصنوعی: زمانی که درد به جانم نزدیک شد و شدت گرفت، به یاری و درمانی نیاز دارم. جانم در حال ناله و افسردگی است و به کمک احتیاج دارد.
هوش مصنوعی: ای صاحب فضائل و خوبیها، یک روز لطف کن و کتاب فضائل خود را برای من بفرست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
یا رب سبب حیات حیوان بفرست
وز خون کرم نعمت الوان بفرست
از بهر لب تشنهٔ طفلان نبات
از سینهٔ ابر شیر باران بفرست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.