شماره ۱: آنک هستم ز خاک درگه او - من دلخسته روز و شب محروم
شماره ۲: آنک بر سر و عارض چو گلیست - قطره ئی آب در میان جلیست
شماره ۳: سالکی را که دید پیوسته - اربعینی نشسته در عیدی
شماره ۴: آنک نبود غمش ز مثل منی - سر دستیست در میان زنی
شماره ۵: گفتمش ای ماهرو نام تو خود چیست - گفت گوشه ی ابرو مرا بر طرف مه نگر
شماره ۶: پریرویی که از ما ناورد یاد - چو نامت بنگری هشت است و هفتاد
شماره ۷: بستان ز کتاب حرف اول - وانگاه بیا بدل فرو خوان
شماره ۸: حرف سوم سه چون بیندازی - وانگاه دو حرف از ابروی تازی
شماره ۹: نام صنمی که می نبینم بازش - ببسای بریشم و بزن بر سازش
شماره ۱۰: آنک جعدش مرغ دل را دام بود - شکل زلفش در کشیدن نام بود
شماره ۱۱: آنچه ما راست بریمین و یسار - سر دستست و کاسه ی زانو
شماره ۱۲: هفتاد و هشت نام یکی حور پیکرست - کورارخی چو جنت و لعلی چو کوثرست
شماره ۱۳: سر سگ بر کفن و باقیش مضاعف گردان - وانگهش قلب کن و نام نگارم برخوان
شماره ۱۴: دندان کلب چون شکنی جز وقالبش - با قلب سی چو یار شود نام او شود
شماره ۱۵: آیا چه خوش بود بگه صبح در چمن - گل در میان مجلس و ما در میان گل
شماره ۱۶: سرو قبا پوش من قباش بگردان - ای شده اسرار غیب پیش تو روشن
شماره ۱۷: اگر نام یارم ندانی که چیست - بگردان سپر نام شود روشنست
شماره ۱۸: نسخهای مصحف مغلوب - نام آن یار خوب روی منست
شماره ۱۹: تصحیف شکوفه را بدست آر - تا ماه مرا درو ببینی
شماره ۲۰: بدری که بود در شب گیسوش قمر - نامش سر صندوق بود بر سر در
شماره ۲۱: کام جانم هیچ می دانی که چیست - در میان مهر و مه آبی و بس
شماره ۲۲: قلب قلب قلب با قلب جگر - نام خورشیدی بود زرین کمر
شماره ۲۳: نام آن لاله روی عنبر موی - قلب زلفست بر کناره ی روی
شماره ۲۴: کاف را بستان و در زا ضرب کن - تا شود نام نگاری ضرب زن
شماره ۲۵: شست در هنگامه می باید فکند - تا که افتد ماهئی ناگه ببند
شماره ۲۶: معین با تو گفتم گر بدانی - که نام یار من هفتاد و هشتست
شماره ۲۷: با زرده ی خایه یارکن ضم - وانگاه مصحفش فرو خوان
شماره ۲۸: پس نام پیمبری بدست آر - وان نیز ردیف نام او دان
شماره ۲۹: کسی که زربکسان داد و دستگیری کرد - معینست که زر در سر دلیری کرد
شماره ۳۰: آنک مرغ جان مشتاقان اسیر دارم اوست - سی و یک در چل ببین تا چند باشد نام اوست
شماره ۳۱: بدری که سایه بر سرش افکنده است شب - چشم و زبان و قامت و زلفش بود لقب
شماره ۳۲: یاری که نام او نتوان گفت پیش کس - ما در میان سی و سه گفتیم نام او
شماره ۳۳: نیمه دخنه بفکن از ار زیز - وانگهش زر بیار و بر سر ریز
شماره ۳۴: نیزه ی مقلوب را تصحیف کن - وانگه آنرا در میان تیر بند
شماره ۳۵: در دست بردار پدر بین - تا نام نگار من بدانی
شماره ۳۶: چو سر برزد از برج شیر آفتاب - مرا نام او گشت روشن چو روز
شماره ۳۷: چون بر آرد آفتاب از قلب دریا ماهئی - دیدم اندر قعر و نام یار شد روشن مرا
شماره ۳۸: نام آن ماه که خورشید پری رویانست - آفتابیست که از برج اسد می تابد
شماره ۳۹: گر پدر را ای پیر چون کودکان بابا نخوانی - گوشه ابرو بکش بر وی که تا نامش بدانی
شماره ۴۰: آهو بره را چون سر و دم ببریدم - در پیش برادر پدر نامی شد
شماره ۴۱: نام صنمی که مثل او دیده ندید - صادست ولی در اول قلب جدید
شماره ۴۲: بچه ی مرغ تا نگردانی - نام دلدار من کجا دانی
شماره ۴۳: چو با زر مرا پیش شاه آوری - بدانی که آن ماه را نام چیست
شماره ۴۴: حرفی بفکن ز نام و آنگه بشمار - تا چند بود که نام یارم آنست
شماره ۴۵: آنک او ده یا قدش نبود سرو روان - خمس را خامس رابع کن و نامش برخوان
شماره ۴۶: شراب بر سر مو ریز و طرف بستان گیر - که نام یار منت در زمان شود معلوم
شماره ۴۷: نام سرو لاله رخ دانی که چیست - چشمه و آب روان و پای گل
شماره ۴۸: با فضله ی زنبور چو یک نیمه ی هاون - ترکیب کنی نام بزرگیست معین
شماره ۴۹: قلب عکس و عکس قلب قلب را ترکیب کن - تا بدانی نام آن سرو سمن سیمای من
شماره ۵۰: گفتمش نام تو ای سیمین تن آخر چیست گفت - چون مرا با زر ببینی نام من روشن کنی
شماره ۵۱: ماهی که فتاده بینی او را در شست - با صبر مصحفش بباید پیوست
شماره ۵۲: یار من آن صنم که بخوبیش یار نیست - دارد جمال و قرض زهر یک چهار دانگ
شماره ۵۳: پسنه دهنی که مستم از بادامش - تا زر ندهی مرا ندانی نامش
شماره ۵۴: آن یار که جان و دل گروگان ویست - صد بر سر قرض نه که نامش گردد
شماره ۵۵: برجای سرمه چو بخوانی سر سال - معلوم کنی نام مهی مشکین خال
شماره ۵۶: ای ترک سمن عذار خونریز - گر زانک بصید می روی خیز
شماره ۵۷: عین چون در میان صاد نهی - نام آن سرو سیمتن گردد
شماره ۵۸: ای جوان چون نام دلدارم نمی دانی که چیست - روی مغلوب مصحف را بنه بر پای پیر
شماره ۵۹: هر چند تنم چو موی آن سیمتنست - مو بر سر من نام دلارام منست
شماره ۶۰: فرشی که فکندم از پی آرامش - پهلو چو بر آن نهی بدانی نامش
شماره ۶۱: ببوی شست سر زلف یارا گرداری - هوای چشمه ی خورشید در شب تاری
شماره ۶۲: دی بر سر کو ستاده دیدم پسری - یک نیمه ی کف نهاده بر پشت خری
شماره ۶۳: قلب نعل و پای مقلوب مصحف را بزن - بر سر شه تا بدانی نام سیم اندام من
شماره ۶۴: آن یار کجاست کاخر روز او را - با بار مصحف مصغر نامست
شماره ۶۵: نام آنکو صد یک حسنش نباشد آفتاب - در حساب ارزانک سیصد نیست صد باری بود
شماره ۶۶: یک جزو ز جزوهای فخری نامه - در اول شب بخوان که نامی گردد
شماره ۶۷: آن لحظه که بفکنند پنجاه ز شست - معلوم کنند نام معشوقه ی ما
شماره ۶۸: دندان اسب بشکن و شه رابرو نشان - تا نام آن پری رخ نسرین بدن شود
شماره ۶۹: دندان عسس ز زیر و بالا بشکن - وانگه دهنش بدوز و دربند افکن
شماره ۷۰: نام آنکو مرا ز غصه بکشت - سر دستست در میانه ی پشت
شماره ۷۱: آه مقلوب در میانه ی شب - نام آن ماه مهربان منست
شماره ۷۲: شه در بر ما نام پری پیکر ماست - لیکن نتوان گفت که شه در بر ماست
شماره ۷۳: این طرف نگر که وقتی از عالم ذوق - نی بر سر حمدویه زدم نامی شد
شماره ۷۴: آنک افتاد چو ماهی دل من در دامش - ماهی از شست برون کن که بدانی نامش
شماره ۷۵: آخر اول بگیر و اول آخر - چارم پنجم دگر اضافت آن کن
شماره ۷۶: نام شه ملک چین قلب قلبست - در قلب شه مصحف قلب شکن
شماره ۷۷: دلدار مرا که بی همال افتادست - مقلوب و مصحف همالش نامست
شماره ۷۸: آن مه خورشید پیکر را لقب - قلب روز آمد ولی در قلب شب
شماره ۷۹: آنک دل را بوصلش امیدست - قلب تصحیف عکس خورشیدست
شماره ۸۰: نام رخی کز مه رخان مثلش ندیدم در جهان - ما را بیاور عکس مه برخوان که گردد روشیت
شماره ۸۱: نام آن آفتاب مشک نقاب - عکس آبست در میان شراب
شماره ۸۲: ای برده بمکر و حیله از دستان دست - گر نام تو نیست نیک بد باری هست
شماره ۸۳: آن سرو را نگر چو الف در میان زین - تا روشنت شود لقب شهسوار من
شماره ۸۴: ترا که ملک بدست برادر پدرست - معینست که دانی که چیست نام وزیر
شماره ۸۵: ای مفخر روزگار وای صدر زمن - معلومت اگر نگشت نام بت من
شماره ۸۶: برگیر چهار برگ گشنیز و بنه - بر گوشه ی خوانچه تا بدانی روشن
شماره ۸۷: نام تو که هست چون منت بنده هزار - گر زانک هزار نیست صد باری هست
شماره ۸۸: آب معکوس در میان شراب - نام آن نازنین سر مستست