گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خواجوی کرمانی

آن ترک پریچهره مگر لعبت چینست

یا ماه شب چارده بر روی زمینست

در ابر سیه شعشعه ی بدر منیرست

یا در شکن کاکل او نور جبینست

آن ماه تمامست که بر گوشه بامست

یا شاه سپهرست که بر چرخ برینست

گویند که زیباست بغایت مه نخشب

لیکن نتوان گفت که زیباتر از اینست

آن لعل گهرپوش مگر چشمه ی نوشست

یا درج عقیقست که بر دُرَّ ثمینست

هر چند نمک چون شکرت شور جهانیست

لیکن لب لعلت نمکی بس شکرینست

این نکهت مشکین نفس باد بهارست

یا چین سر زلف تو یا نافه ی چینست

بالای بلندت که ازو کار تو بالاست

بالاش نگویم که بلای دل و دینست

خواجو اگرش تیغ زنی روی نپیچد

زیرا که تو سلطانی و او ملک یمینست

 
 
 
منوچهری

این قصر خجسته که بنا کرده‌ای امسال

با غرفهٔ فردوس به فردوس قرینست

همچون حرمش طالع سعدست و مبارک

همچون ارمش نقش مهنا و گزینست

چون قدر تو عالی و چو روی تو گشاده

[...]

جهان ملک خاتون

عشق تو مرا در دل و جان نقش نگینست

مهر رخ خوب تو بلای دل و دینست

چشم تو خطا کرد که خون دل ما ریخت

الّا نه خطا زان مه خورشید جبینست

دل کار خطا کرد که در زلف تو آویخت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه