ای نسیم سحری بوی بهارم برسان
شکری از لب شیرین نگارم برسان
حلقه ی زلف دلارام من از هم بگشای
شمسه ئی زان گره غالیه بارم برسان
تار آن سلسله ی مشک فشان بر هم زن
بوئی از نافه ی آهوی تتارم برسان
گرت افتد بدواخانه ی وصلش گذری
مرهمی بهر دل ریش فگارم برسان
دم بدم تا کنمش بر ورق دیده سواد
نسخه ئی زان خط مشکین غبارم برسان
تا دهم بوسه و بر بازوی ایمان بندم
رقعه ئی از خط آن لاله عذارم برسان
پیش از آن کز من دلخسته نماند دیار
مژده ئی از ره یاری بدیارم برسان
چون بدان بقعه رسی رقعه ی من در نظر آر
نام من محو کن و نامه بیارم برسان
گر بخمخانه ی آن مغبچه ات راه بُود
سر خُم برکن و داروی خمارم برسان
دارد آن موی میان از من بیچاره کنار
یا رب آنموی میان را بکنارم برسان
دل خواجو شد و برخاک درش کرد قرار
خبری زاندل بی صبر و قرارم برسان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از نسیم صبحگاه میخواهد که بوی بهار و پیامی از محبوبش را منتقل کند. او از زلف محبوب میخواهد که زیبایی و عطرش را به او برساند و آرزو دارد تا بار دیگر به وصال او برسد. شاعر به مشام دل خود مینوازد و یادآوری میکند که فقط با یاد محبوبش میتواند آرام گیرد. همچنین از نسیم میخواهد که خبر خوشی از یار به او برساند و اگر مقدور باشد، پیامی از او ارائه دهد. لباس و زلف محبوب برای شاعر نمادی از عشق و شوق است و او در انتظار وصال و دیدار دوباره است. در انتها، شاعر به شدت از دوری محبوبش ناراحت و بیقرار است و به نسیم میگوید که خبری از او به او برساند.
هوش مصنوعی: ای نسیم صبحگاهی، لطفاً بوی بهار را به من برسان و همچنین پیامی از لبهای شیرین معشوقم به همراه بیاور.
هوش مصنوعی: موهای دلبر زیبا و دلربای من را از هم باز کن تا بتوانم مانند خورشیدی که از میان گرهها میدرخشد، از این گرههای طلا مانند عبور کنم.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و دلانگیزی اشاره دارد. شاعر از عطر و بوی خوشی صحبت میکند که از یک پارچه یا زنجیری که در آن مشک وجود دارد، جاری میشود. او همچنین از خواستهاش برای رسیدن به بوی خوشی که به یک آهوی خاص مربوط میشود، سخن میگوید. به طور کلی، این شعر تصویری از زیبایی و جذابیت طبیعت و عطر خوشی را به ذهن متبادر میکند.
هوش مصنوعی: اگر به خانه دوست قدیمیش برسی، لطفا یادم کن و برای دل زخمی و رنجیدهام، مرهمی ببر.
هوش مصنوعی: هر لحظه میخواهم که بر روی کاغذ، نشانی از آن خط زیبا بنویسم تا غبار عشق آن را به من برساند.
هوش مصنوعی: میخواهم بوسهای بزنم و بر بازوی ایمانم چیزی بنویسیم. میخواهم نامهای از خط آن دختر زیبا برایم بیاوری.
هوش مصنوعی: قبل از این که دیار من از دلتنگی، خالی بماند، پیام خوشی از طرف یار به من برسانید.
هوش مصنوعی: وقتی به آن مکان رسیدی، نامهام را در نظر بگیر و نامم را پاک کن تا نامهام را به مقصد برسانی.
هوش مصنوعی: اگر به میخانه آن معشوقهات دسترسی داری، پس سر تشت را بلند کن و آن داروی درد جداییام را برایم بیاور.
هوش مصنوعی: مویی که در وسط سر من است، دل مرا به شدت آزرده کرده است. ای خدای بزرگ، آن مو را از من جدا کن و به کنار بگذار.
هوش مصنوعی: دل خواجو آرامش یافت و بر خاک درش قرار گرفت؛ خبری از آن اندل بیصبر و آرامش به من برسان.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.