دامن خرگه برافکن ای بت کشمیر
سرو قباپوش و آفتاب جهانگیر
چهره ی خوب تو رشک لعبت نوشاد
نرگس مستت بلای جادوی کشمیر
نقش جمالت نگارخانه ی مانی
خطّ سیاه تو روزنامه ی تقدیر
ترک پری روی من ندانمت امروز
خاطر صحراست یا عزیمت نخجیر
خطّ کله برشکن گلاله برافشان
بند قبا برگشای و جام طرب گیر
از در خویشم مران که از خم گیسو
حلق دلم بسته ئی بحلقه ی زنجیر
درد و غم چون ز پا فکند چه درمان
کار دلم چون ز دست رفت چه تدبیر
کشتن عشّاق را چه حاجت شمشیر
قصّه ی مشتاق را چه حاجت تقریر
فصل بهاران نه ممکنست خموشی
بلبل شب خیز را ز ناله ی شبگیر
هر که فرو خواند عشق نامه ی خواجو
کرد پر از خون دیده طی طوامیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت معشوقهای از کشمیر است. شاعر از دامن او میخواهد که به رخ بکشد و زیباییاش را به نمایش بگذارد. او با تشبیه چهرهی معشوق به یک نگارخانه و خط سیاه او به روزنامهی تقدیر، به زیباییهای او اشاره میکند و از عشق و دردهای ناشی از آن سخن میگوید. شاعر به غم و مشکلاتی که دل او را درگیر کرده اشاره دارد و از اشتیاق عاشقان و نیاز به بیان عشق سخن میگوید. در نهایت، او بیان میکند که فصل بهار و عشق نباید خاموش بماند و هر کسی که داستان عشق را بخواند، به عشق و احساسات عمیقش پی خواهد برد.
هوش مصنوعی: ای دختر خوشچهره و زیبا، دامن خود را کنار بزن و خود را از موانع آزاد کن، تو همچون درخت سرو با قد و قامت بلند در سرزمین کشمیر هستی و مانند آفتابی که بر جهان تابیده، روشنایی و شکوه را به ارمغان میآوری.
هوش مصنوعی: ظاهر زیبا و دلربای تو باعث حسادت آن دخترانی میشود که به زیبایی مشهورند. چشمان مست تو نیز همچون طلسمی جادویی،魅力 خاصی دارد که شبیه به جاذبههای کشمیر است.
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند نقاشی در یک گالری است و خطوط سیاه تو، داستان سرنوشت من را روایت میکند.
هوش مصنوعی: نمیدانم امروز دل من به چه چیزی مشغول است، آیا به یاد آن دختر زیبای ترک است یا به سفر و گشت و گذار در دشت و صحرا.
هوش مصنوعی: با شکوه و زیبایی گیسوانت را آزاد کن، لباسشان را کنار بزن و جام شادی را در دست بگیر.
هوش مصنوعی: دوست عزیز، خواهش میکنم مرا از در خود بیرون نکن. من به خاطر موهای پیچ در پیچت، گره خوردهام و قلبم به زنجیری بسته شده است.
هوش مصنوعی: وقتی درد و غم انسان را از پا در میآورد، چه راه حلی برای دلbroken وجود دارد؟ و اگر از دست برود، چه تدبیری میتوان اندیشید؟
هوش مصنوعی: کشتن عاشقان نیاز به شمشیر ندارد و برای بیان احساسات مشتاقان نیازی به توضیح نیست.
هوش مصنوعی: در بهار، نمیتوان انتظار داشت که بلبل شبزندهدار در سکوت بماند؛ چراکه ناله و آواز او در دل شب طنینانداز است.
هوش مصنوعی: هرکس که به عشق فکر کند، دلش پر از غم و اندوه میشود و احساساتی تلخ و پر درد را تجربه میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شیر دهدشان به پای، مادر آژیر
کودک دیدی کجا به پای خورد شیر؟
مادرشان سرسپید و جمله شده پیر
و ایشان پستان او گرفته به زنجیر
جوشن داودی قلمرو تدبیر
نقش بر آب است پیش ناوک تقدیر
با جگر آفتاب، صبح چه سازد ؟
گرمی دل کم نمی شود به طباشیر
بار نفسها نه ایم چون نی بی مغز
[...]
چند تو را گفتم ای کمال مخور کیر
تا نشوی مبتلا به رنج بواسیر
چون به جوانی تو پند من نشنیدی
رنج بواسیر کش کنون که شدی پیر
کیر بواسیر آورد، همه دانند
[...]
باد بیاورد بوی مشک به شبگیر
گوئی بگذشت از آن دو زلف گره گیر
شبگیر ار بگذرد نسیم بر آن زلف
مشک فرازآورد نسیم به شبگیر
دانم تدبیرها بسی به همه کار
[...]
گرسنه چون شیرم و برهنه چو شمشیر
برهنهای شیر گیر و گرسنهای شیر
برهنه ام دستگیریم نکند کس!
دست نگیرد کسی به برهنه شمشیر
من دم شیرم، ببازیم نگرفتند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.