دامن خرگه برافکن ای بت کشمیر
سرو قباپوش و آفتاب جهانگیر
چهره ی خوب تو رشک لعبت نوشاد
نرگس مستت بلای جادوی کشمیر
نقش جمالت نگارخانه ی مانی
خطّ سیاه تو روزنامه ی تقدیر
ترک پری روی من ندانمت امروز
خاطر صحراست یا عزیمت نخجیر
خطّ کله برشکن گلاله برافشان
بند قبا برگشای و جام طرب گیر
از در خویشم مران که از خم گیسو
حلق دلم بسته ئی بحلقه ی زنجیر
درد و غم چون ز پا فکند چه درمان
کار دلم چون ز دست رفت چه تدبیر
کشتن عشّاق را چه حاجت شمشیر
قصّه ی مشتاق را چه حاجت تقریر
فصل بهاران نه ممکنست خموشی
بلبل شب خیز را ز ناله ی شبگیر
هر که فرو خواند عشق نامه ی خواجو
کرد پر از خون دیده طی طوامیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شیر دهدشان به پای، مادر آژیر
کودک دیدی کجا به پای خورد شیر؟
مادرشان سرسپید و جمله شده پیر
و ایشان پستان او گرفته به زنجیر
جوشن داودی قلمرو تدبیر
نقش بر آب است پیش ناوک تقدیر
با جگر آفتاب، صبح چه سازد ؟
گرمی دل کم نمی شود به طباشیر
بار نفسها نه ایم چون نی بی مغز
[...]
چند تو را گفتم ای کمال مخور کیر
تا نشوی مبتلا به رنج بواسیر
چون به جوانی تو پند من نشنیدی
رنج بواسیر کش کنون که شدی پیر
کیر بواسیر آورد، همه دانند
[...]
باد بیاورد بوی مشک به شبگیر
گوئی بگذشت از آن دو زلف گره گیر
شبگیر ار بگذرد نسیم بر آن زلف
مشک فرازآورد نسیم به شبگیر
دانم تدبیرها بسی به همه کار
[...]
گرسنه چون شیرم و برهنه چو شمشیر
برهنهای شیر گیر و گرسنهای شیر
برهنه ام دستگیریم نکند کس!
دست نگیرد کسی به برهنه شمشیر
من دم شیرم، ببازیم نگرفتند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.