یارش نتوان گفت که از یار بنالد
واندل نبُود کز غم دلدار بنالد
گر بند نهد دشمن و گر پند دهد دوست
مشتاق گل آن نیست که از خار بنالد
چون یار بدست آیدت از غیر چه نالی
کان یار نباشد که ز اغیار بنالد
هر سوخته دلرا که زند لاف انا الحق
نبود سر یار ار ز سر دار بنالد
در وصل حرم کی رسد آنکو ز حرامی
در بادیه و وادی خونخوار بنالد
عیبی نبُود گر ز جفای تو بنالم
بیمار هر آئینه ز تیمار بنالد
بر گریه ی من ساغر می گرم بگرید
وز زاری من چنگ سحر زار بنالد
دل در سر زلفت بفغان آمد و رنجور
دوری نبُود گر بشب تار بنالد
خواجو چو درین کار نداری سر انکار
آنرا مکن اقرار کز انکار بنالد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به موضوع عشق و غم ناشی از جدایی میپردازد. او میگوید که اگر کسی از یارش غمگین شود، واقعی نیست و عشق واقعی نباید از درد دیگران شکایت کند. شاعر به این نکته اشاره دارد که اگر کسی واقعاً عاشق باشد، نباید از مشکلات و دردها گله کند، بلکه باید با عشق و شجاعت به آنها رو به رو شود. همچنین او بیان میکند که اگر کسی به خاطر محبت یاری دردی را تحمل کند، باید به جای ناله و شکایت، شکرگزار باشد. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که اگر کسی از جفای محبوب بگرید، این عیب ندارد و انتظاری طبیعی است.
هوش مصنوعی: دوستی را نمیتوان توصیف کرد که از محبوبش شکایت کند و آنچه که در دلش میگذرد، نشان ندهد.
هوش مصنوعی: اگر دشمنی بنده کند یا دوستی نصیحتی کند، کسی که واقعیًا عاشق گل است، از خاری که در راهش وجود دارد شکایت نمیکند.
هوش مصنوعی: اگر یار مورد علاقهات را از دست بدهی و به دیگری پناه ببری، چه شکایتی داری؟ زیرا آن یار واقعی نیست که از دست دیگران شکایت کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که دل شکستهای دارد و با صدای بلند ادعای حقانیت میکند، اگر یار او از بالای دار (شکستگی یا درد) ناله کند، این ادعا بیمعناست.
هوش مصنوعی: افرادی که به ارتباط با معشوق دسترسی دارند، نمیتوانند به کسی که در دنیا با گناهان و تمایلات زشت زندگی میکند، نزدیک شوند، حتی اگر او در بیابانها و مکانهای خطرناک فریاد بکشد.
هوش مصنوعی: اگر از بدیهای تو شکایت کنم، عیبی ندارد. بیمار بهطور مداوم از درد و رنج خود گله میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر گریه و اندوه من، جام می باید به ناله بیفتد و از زاری و شیون من، ساز صبح نیز باید غمگین شود و ناله کند.
هوش مصنوعی: دل در برابر زیباییهای تو ناله و فریاد سر میدهد و از غم دوری رنج میکشد. اگر شبهای تار برایش بهانهای برای شکایت باشد، مینالد و گله میکند.
هوش مصنوعی: اگر در این موضوع حرفی نداری، بهتر است که به آن اعتراف نکنی، چون انکار باعث درد و رنج میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون مرغ سحر از غم گلزار بنالد
از غم دل دیوانه من زار بنالد
هر گه که به گوشش برسد ناله زارم
بر درد من سوخته دل زار بنالد
بر سوزش من جان زن و مرد بسوزد
[...]
چون مرغ سحر در غم گلزار بنالد
از غم دل دیوانه من زار بنالد
هر کس که به گوشش برسد ناله زارم
بر درد من سوخته بسیار بنالد
بر سوزش من جان زن و مرد بسوزد
[...]
تا چند ز هجرت دلم ای یار بنالد
بی روی تو شب تا به سحر زار بنالد
از حسرت لعل شکرین تو چو طوطی
در بند قفس گشته گرفتار بنالد
هر شب به سر کوی تو از درد جدایی
[...]
هر شب ز غمت بس که دلم زار بنالد
از ناله زارم در و دیوار بنالد
بی روی تو نالد دل ازین سینه صد چاک
چون مرغ قفس کز غم گلزار بنالد
آه از دل سخت تو که یک ره نکنی گوش
[...]
بر سبط نبی گنبد دوار بنالد
شمس و قمر و ثابت و سیار بنالد
ظلمی که بر او رفت یقین تا به قیامت
نبود عجبی گر در و دیوار بنالد
چون حنجر او شمر برید از دم خنجر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.