ای رهروان بادیه پیمای چرخ را
رکن بساط مجلس اعلات مرحله
قدر ترا که دانه و دام از معالیست
طاوس گلشن فلک افتاده در تله
خیاط چرخ ساخته از جرم ماه و مهر
درّاعه جلال ترا گوی و انگله
تا خاک آستان ترا گشت مشتری
بالا گرفت کار فلک زین معامله
از خوان بخشش تو جهان چارپهلو است
باقی ز تنگ حوصلگی می کند زله
در بند آهنست کنون آنکه مدتی
بر دست و پای بر که نهادند سلسله
گوئی ز صدمه ی نفس وی فرو نشست
بر قصر لاجورد فلک شمع و مشعله
در نیمروز قافله سالار مصر را
گوئی مگر بسر حد شامست قافله
دی بامداد کز طرف کاروان شرق
برخاست بانک جنبش زرّینه زنگله
چون از افق علامت صبح آشکار شد
برداشتم ز جور فلک شور و مشغله
همچون سپید مهره رعد از غریو من
شد قبّه سحاب پر از بانک و غلغله
کای سرد مهر گرم در آخر بدین صفت
افتادگان بی سر و پا را مکن یله
از قرص گرمت ار بمن افتد نواله ئی
حقّا اگر کنم بدو عالم مقابله
جنگ آور فصاحت من با هزار جهد
نانی بدست می نکند بی مجادله
چون تشنگان بادیه از فرط محنتم
نی برگ بودنست و نه ترتیب راحله
سلطان چرخ گرم شد و تیغ بر کشید
گفت ای فسرده دل چه فروشست و ولوله
از کهکشان بپرس که بر خرمن قمر
یک جو ندید مشتری این مه ز سنبله
هم چاره آنک نوبتی از دست روزگار
سوی جناب داور دوران بری گله
اعظم جلال دین که ز آسیب قهر او
بر هفت قلعه ی فلک افتاد زلزله
تا صبحدم ترنم بلبل بود بباغ
خالی مباد بزم تو یکدم ز بلبله
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف دنیا و نشانههای آن میپردازد و به زندگی انسانی و چالشهای آن اشاره میکند. شاعر از مرتبه و مقام انسان صحبت میکند و یادآور میشود که انسان به مثابه دانه و دام در تلهای از دنیا گرفتار است. او به تصویر سازی از گردش چرخ فلک و تغییرات روزگار میپردازد و حالتهای مختلف آن را به عنوان چالشهایی در زندگی تجسم میکند. در این راستا، شاعر بر اثرات سختیهای زندگی و تلاش انسانها برای مقابله با مشکلات تأکید دارد و از طرز تفکر و روحیه مثبت در مواجهه با چالشها سخن میگوید. در نهایت، او به فراروی از محدودیتها و بهرهمندی از فرصتهای زندگی اشاره دارد و خواستار حفظ نشاط و سرزندگی در زندگی میشود.
هوش مصنوعی: ای مسافران راه، چرخ کیهانی تکیهگاه اصلیست در مهمانی بزرگ.
هوش مصنوعی: قدر و ارزش تو به اندازهای است که مانند دانهای در دامی، که به زیبایی طاووس در بهشت آسمانی گرفتار شده، به دام افتادهای.
هوش مصنوعی: خیاطی که چرخ را از مواد ماه و خورشید ساخته، تو را متبرک و زیبا کرده است.
هوش مصنوعی: زمانی که خاک پای تو ارزشمند و گرانبها شد، آسمان نیز تحت تاثیر این امر، به کارهای خود ادامه داد.
هوش مصنوعی: از سفرهی بخشش تو، جهان به چهار طرف میچرخد و باقیماندهاش به خاطر تنگحوصلهگیاش دچار زحمت میشود.
هوش مصنوعی: کنون کسی که زمانی به دست و پاهایش زنجیر بسته بودند، اکنون در قید و بند آهنی است.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که آسیبهای ناشی از نفس او باعث شده تا آسمان، که مثل یک قصر لاجوردی است، خاموش و تاریک شود و نورها و روشناییها در آن کمرنگ گردند.
هوش مصنوعی: گویی در میانه روز، کاروانی به رهبری سالار مصر در حال حرکت است و نزدیک مرز شام دیده میشود.
هوش مصنوعی: دیروز صبح، وقتی از سمت کاروان شرق صدای زنگولههای طلایی به گوش رسید.
هوش مصنوعی: زمانی که نشانههای صبح از دور پیدا شد، از بار سنگین مشکلات و نگرانیهای زندگی رها شدم.
هوش مصنوعی: همچون صدا و درخشش رعد و برق، صدای من باعث شد که آسمان پر از ابر و هیاهو شود.
هوش مصنوعی: ای کسی که سرد و بیعفت هستی، به خاطر آخر و عاقبت اینگونه افراد بیهدف و بیهویت، از آنها دوری کن و به حالشان رحم نکن.
هوش مصنوعی: اگر تکهای از غذای گرم و دلپذیرت به من برسد، راستش اگر به آن توجه نکنم و آن را نادیده بگیرم، به همه دنیا به نوعی بیاحترامی کردهام.
هوش مصنوعی: نیازی به تلاش زیاد و جنگ و جدل نیست تا به هدف خود برسم؛ این قدرت بیان من به تنهایی نمیتواند مرا به موفقیت برساند.
هوش مصنوعی: این بیت به وضعیتی اشاره دارد که آدمی در شرایط سخت و دشوار قرار دارد. مانند تشنگان در بیابان که به خاطر مشکلات و رنجهایی که در آنجا میکشند، دیگر نه توانایی برگشتن به وضع عادی را دارند و نه میتوانند راه خروجی پیدا کنند. این وضعیت نشاندهنده یأس و ناامیدی در برابر چالشهای زندگی است.
هوش مصنوعی: سلطان زمان برانگیخته شد و شمشیرش را کشید و گفت: ای دل غمگین، چه خبر است و شلوغی در کار چیست؟
هوش مصنوعی: از کهکشان بپرس که در خوشهای که قمر قرار دارد، مشتری (سیاره بزرگ) هیچ چیزی را نمیتواند ببیند و این ماه به گونهای در حال ظهور است که انگار در کشتزار سنبله قرار دارد.
هوش مصنوعی: کسی دیگر نمیتواند چارهای برای من پیدا کند، چون زمانه نوبت خود را به سوی خداوندی که داور زمان است میفرستد و این موضوع مرا به شدت نگران میکند.
هوش مصنوعی: جلال دین، بزرگترین قدرت و شکوه، آن چنان تأثیر عمیقی دارد که حتی غضب او باعث میشود که هفت قلعه آسمان به لرزه درآید.
هوش مصنوعی: تا صبح که پرنده خوشصدا میخواند، باغ نباید خالی باشد؛ نغمهها و شادیها باید همیشه در این بزم جاری باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای عمر خویش کرده به بیهودگی یله
خشنود بندگان و خداوند با گله
ای خویشتن به جامهٔ نیکو فریفته
وندر زیان همیشه تو را بانگ و مشغله
زان جامه یاد کن که بپوشی به روز مرگ
[...]
ای نیزه تو گوی و دل دشمن انگله
خصم تو روبهست و حسام تو بنگله
با خوی تو نه مشک بکار و نه غالیه
با روی تو نه شمع بکار و نه مشعله
شیرین حدیث شاهی و شیرین مناظره
[...]
ای در دعای جان تو اجرام یک زبان
وی در هوای مهر تو خورشید یک دله
در ظلمت حوادث عقل از برای خلق
افروخته ز رای تو صد گونه مشعله
از کوی آرزو بدر خانۀ کرم
[...]
دارم ز جورت ایصنم عنبرین کله
صد گونه در صمیم سویدای دل گله
شایسته نیست از تو که با آنچنان جمال
با مات هست بسته طریق مجامله
شایسته نیست از تو که با آنچنان جمال
[...]
ای خوشه چین سنبل پرچینت سنبله
وی بر قمر ز عنبر تر بسته سلسله
وی تیر چشم مست تو پیوسته در کمان
وی آفتاب روی تو طالع ز سنبله
بازار لاله بشکن و مقدار گل ببر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.