نوشته اند مقیمان قبه ی زنگار
بلاژورد برین نه کتابه زرکار
که ای نمونه ی نقش نگارخانه ی کن
مکن صحیفه دل را سواد نقش و نگار
توئی یگانه شش منظر و سه روح و دو کون
مشو فسانه ی این هفت گوی و نه مضمار
بیا و دامن همت بدست نفس مده
برونگین سلیمان به اهرمن مسپار
برین طبقچه ی چرخی و قرص گرم ملرز
وزین سراچه خاکی امید مهر مدار
وفا مجوی ز گیتی که بی کشیدن تیغ
گهر ز کیسه خارا نمی دهد کهسار
ز هفت منظر زنگار خورد آینه گون
مهل که آینه ی دل بگیردت زنگار
مباش غرّه بدین پنج روز نقد حیات
که عمر بر سر پایست و چرخ بر سر کار
مپیچ بر خود و از خط مرو بهیچ رهی
که بر سر تو قلم رفته است چون طومار
گرت در آتش سوزان برند ساخته باش
که تا درست نهندت چو زر زروی عیار
زبان سوسن آزاد از آن دراز آمد
که همچو بلبل بیدل نمی کند گفتار
چو در مششدر این کعبتین شش سوئی
بریز مهره و آزاد شو ز پنج و چهار
مجاوران زوایای عالم ملکوت
ندا دهند ترا بالعشی و الابکار
که تا برون نروی زین مضیق جسمانی
چگونه بار دهندت بصدر صفه ی یار
چو آفتاب گرت میل ارتفاع بود
برآی بر شرف بام این کبود حصار
گذشت کوکبه ی عمر همچو سیاره
تو نیز بگذار از این هفت کوکب سیار
گرت بمهره فریبد زمانه چون افعی
بدین فسون مشو ایمن ز مهره بازی مار
سپهر کاین همه می گردد از برای دو قرص
چو نیک در نگری هندوئیست آینه دار
ترا چو سرو بآزادگی بر آید نام
چو نرگس ار ننهی چشم بر زر و دینار
خیال گنج زراهت چنان برون بردست
که نیستت خبر از اژدهای مردمخوار
از آن شمار زرت کس نمی تواند کرد
که در شمار نیاری حساب روز شمار
چه سود بر سر نرگس کلاه زرحقه
که هست روز و شب از بهر شش درم بیمار
نه مرد پنجه ی چرخی که در زبردستی
براستی نبود بیدمرد دست چنار
نسیم صبح سعادت بخون دل یابی
بحکم انک ز خونست اصل مشک تتار
من بچشم حقارت نظر بمردم از انک
ز خوار کردن مردم شوند مردم خوار
کمال قدرت حق بین که می کند تحریر
برین صحیفه سواد و بیاض لیل و نهار
دگر از این فلک سالخورده بیهده گرد
بگرد مرکز خاکی طمع مدار مدار
بحکم اوست که مرغان خوش نوای چمن
برآورند ز سرو سهی خروش هزار
وگرنه جستن مرغی ز برگ شاخچه ئی
خیال باشد در چار گوشه گلزار
رسید باد بهاران و بوی گل خواجو
دریغ عمر که بگذشت همچو باد بهار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم زندگی و گذر آن میپردازد. شاعر به مقیمان قبه زنگار و صفحاتی که بر روی دل ثبت شدهاند اشاره دارد و از آنها میخواهد که توهمات دنیوی را رها کنند. او به زیباییهای الهی و روحی اشاره میکند و از آنها دعوت میکند که بر زندگی مادی و زودگذر غفلت نکنند. شاعر به چرخه زمان و ناپایداری حیات توجه دارد و به خواننده هشدار میدهد که از دلبستگی به زندگی دنیا بپرهیزد و به معنای عمیقتری از وجود بیندیشد. در نهایت، اشاره میکند که عمر سریع میگذرد و باید از آن به درستی بهرهبرداری کرد، زیرا زندگی شبیه به بادی است که به سرعت میگذرد.
هوش مصنوعی: نوشتهاند که ساکنان قبهای که در زنگار آسمان آبی قرار دارد، نه کتابی از طلای پر ارزش دارند.
هوش مصنوعی: ای کسی که همانند یک اثر هنری زیبا هستی، نگذار دل من پر از نوشتهها و طراحیهای بیفایده شود.
هوش مصنوعی: تو یکتا هستی که از شش جنبه و سه روح و دو دنیا متشکل شدهای، پس به افسانه این هفت گوهر و نه میدان تبدیل نشو.
هوش مصنوعی: بیا و تلاش خود را با دست خودت بگیر و اجازه نده نفس و خواستههایت تو را از هدف اصلی دور کند. سلیمان را به شیطان و دشواریها نسپار.
هوش مصنوعی: بر روی این سینی چرخان و نان گرم نلرز و در این خانه خاکی، امید عشق را از دست نده.
هوش مصنوعی: به دنبال وفا در این دنیای فانی نباش، چون بدون تلاش و سختی (کشیدن تیغ) نمیتوان به دست آوردن چیزهای ارزشمند (گهر) را انتظار داشت. کوهها هم چیزی از کیسهای پر از سنگ (خارا) به کسی نمیدهند.
هوش مصنوعی: از چندین زاویه و جنبه خسته و کثیف شده، نگذار که دل پاکت دچار آلودگی شود.
هوش مصنوعی: به این پنج روز زندگی که حقیقتاً ارزشمند است، فریب نخور. چون عمر در حالت بیتحرک و ناپایدار قرار دارد و زمان در حال گذر است.
هوش مصنوعی: به خودت نپیچ و از مسیر درست منحرف نشو، زیرا سرنوشت تو مانند یک طومار بر روی تو نوشته شده است.
هوش مصنوعی: اگر تو در آتش سوزان قرار گرفتهای، باید بدانید که این شرایط سخت باعث میشود که تو را همانند طلا تصفیه و خالص کنند.
هوش مصنوعی: سوسن به خاطر زیبایی و آزادیاش، زبانش را دراز کرده است؛ زیرا او مانند بلبل پژمرده، بیپروا و بیگفتار نیست.
هوش مصنوعی: زمانی که در عالم بالا و با صفا به سوی کعبه میروی، با دل و جان خود به رها شدن از محدودیتها و دلبستگیها بپرداز. از تعدادها و شمارهای دنیوی خود را آزاد کن و به افقهایی بالاتر و معنویتر نگاه کن.
هوش مصنوعی: مجاوران در دنیای معنوی و ملکوت به تو در صبح و شب ندا میدهند.
هوش مصنوعی: تا وقتی که از این محدودیتهای جسمانی خارج نشوی، چگونه میتوانی لذت و آرامش را در آغوش یار تجربه کنی؟
هوش مصنوعی: اگر تمایل به بالا رفتن و رسیدن به اوج داری، بر بالای این دیوار آبی رنگ بیفزا.
هوش مصنوعی: عمر انسان به سرعت میگذرد، مانند سیارهای که به دور خورشید میچرخد. پس بهتر است که از این دنیای پر از تغییر و ناپایداری گذر کنیم و به چیزهای با ارزشتر بپردازیم.
هوش مصنوعی: اگر زمانه با فریب و زیباییاش تو را به دام بیاندازد، مانند افعی که با جادو و فریب خود میفریبد، نباید به زیبایی و مهرههایش دل ببندی؛ چرا که ممکن است در این بازی، تو قربانی شوی.
هوش مصنوعی: آسمان که به این شکل میچرخد و تغییر میکند، تنها برای دو قرص نان است. اگر خوب بنگری، این دنیای مادی فقط یک بازتاب است.
هوش مصنوعی: تو همچون درخت سرو آزاد و سربلند هستی، اما اگر به محبوبیت و ثروت دل نبندی، هنوز هم مانند نرگس زیبا و دلنشین خواهی بود.
هوش مصنوعی: تصویر گنجی که به دنبالش هستی، چنان تو را مشغول کرده که از خطر اژدهای آدمخوار بیخبر هستی.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به تو کمک کند که در روزشمار زندگیات محاسبه کنی؛ زیرا هیچکس نمیتواند تو را از شمارش بیرون کند.
هوش مصنوعی: چه فایدهای دارد که بر سر گل نرگس کلاهی بگذاریم، وقتی که او هر روز و شب به خاطر بیماریاش تنها شش درم پول دارد؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی که در کار خود مهارت و توانایی زیادی دارد، نباید به سادگی نادیده گرفته شود. آن فرد در واقع نیازی به نشان دادن قدرت خود ندارد و بیعملی او نشاندهنده ضعف نیست. در اصل، او از قدرت و تواناییهای خود به طرز حیا و احتیاط استفاده میکند، مشابه به درخت چنار که پایداری و استواری خود را حفظ میکند.
هوش مصنوعی: نسیم صبح، قسمتی از خوشبختی است که به قلب میرسد و این نشان دهندهی آن است که اصل مشک در واقع از خون جوهره میگیرد.
هوش مصنوعی: به دلیل نگاهی حقیرانه به دیگران، این افراد خودشان را تحقیر میکنند و در نتیجه، آنها نیز مورد بیاحترامی قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: به قدرت کامل خداوند توجه کن که چگونه بر این صفحه نوشتار زندگی، شب و روز را با سیاهی و سفیدی میآفریند.
هوش مصنوعی: دیگر از این دنیا و چرخ پیر انتظار نداشته باش که به دور مرکز خاکی بچرخد و امیدی به آن داشته باشی.
هوش مصنوعی: به اعتبار فرمان او، پرندگان خوشصدا در باغ، از درخت تنومند با صدای بلند آواز میخوانند.
هوش مصنوعی: اگر فکر کنی که پرندهای از شاخهای کوچک و نازک میپرد، در واقع تنها یک خیال است که در ذهن تو شکل گرفته و در گوشه و کنار باغ گل وجود دارد.
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و عطر گلهای خواجو در فضا پخش شده است، اما افسوس که عمر انسان مانند باد بهار به سرعت سپری میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت
هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست
به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
مدیح تا به بر من رسید عریان بود
ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار
چنین نماید شمشیر خسروان آثار
چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
به تیغ شاه نگر، نامهٔ گذشته مخوان
که راستگویتر از نامه تیغ او بسیار
چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد
[...]
قوی کننده دین محمد مختار
یمین دولت محمود قاهر کفار
چو بازگشت به پیروزی از در قنوج
مظفر وظفر و فتح بر یمین و یسار
هنوز رایتش از گرد راه چون نسرین
[...]
فغان ز دست ستمهای گنبد دوار
فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار
چه اعتبار بر این اختران نامعلوم
چه اعتماد بر این روزگار ناهموار
جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.