هر روز بود تو را جفایی نو نو
تا جامهٔ صبر من بدرد جو جو
یک ذره ز نیکیت ندیدم همه عمر
بیرحم کسی تو آزمودم، رو رو
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
هر روز بود تو را جفایی نو نو
تا جامهٔ صبر من بدرد جو جو
یک ذره ز نیکیت ندیدم همه عمر
بیرحم کسی تو آزمودم، رو رو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گوینده هر روز با ناامیدی و آسیب جدیدی از سوی معشوق روبهرو میشود و صبرش به درد میآید. او در طول زندگیاش نتوانسته است حتی یک ذره از خوبیهای معشوق را مشاهده کند و از بیرحمی او رنج میبرد.
هوش مصنوعی: هر روز یک زخم تازهای از تو میخورم، تا جایی که صبر من هم به درد آمده است.
هوش مصنوعی: در تمام عمرم نتوانستم از خوبیهای تو چیزی ببینم و فقط با بیرحمی کسی روبرو شدم که او را امتحان کردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای از گل سرخ، رنگ بربوده و بو
رنگ از پی رخ ربوده، بو از پی مو
گلرنگ شود، چو روی شویی، همه جو
مشکین گردد، چو مو فشانی، همه کو
آمد به سمرقند شه از رغم عدو
اینک ملک مشرق بدخواهش کو
گریبغو و جیحونش نظر دید افزون
پل بر جیحون نهاد و غل بر یبغو
هان یاران هوی و ها جوانمردان هو
مردی کنی و نگاه داری سرِ کو
گر تیر چنان رسد که بشکافد مو
باید که ز یکدگر نگردانی رو
اینجا چو رسی متاع دل کن به گرو
هر چیز که رودهد به جانش به گرو
مردانه ز جان بگذر و بی سر می رو
کاینجا دو هزار جان نیرزد بدوجو
ای کرده به بی وفایی آهنگ ، مرو
باری سخنی ز بهر مردان بشنو
اکنون که دلم هست به نزد تو گرو
دل باز فرست ، هر کجا خواهی رو
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.