گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

ای از گل سرخ، رنگ بربوده و بو

رنگ از پی رخ ربوده، بو از پی مو

گلرنگ شود، چو روی شویی، همه جو

مشکین گردد، چو مو فشانی، همه کو

عنصری

آمد به سمرقند شه از رغم عدو

اینک ملک مشرق بدخواهش کو

گریبغو و جیحونش نظر دید افزون

پل بر جیحون نهاد و غل بر یبغو

خواجه عبدالله انصاری

اینجا چو رسی متاع دل کن به گرو

هر چیز که رودهد به جانش به گرو

مردانه ز جان بگذر و بی سر می رو

کاینجا دو هزار جان نیرزد بدوجو

ازرقی هروی

ای کرده به بی وفایی آهنگ ، مرو

باری سخنی ز بهر مردان بشنو

اکنون که دلم هست به نزد تو گرو

دل باز فرست ، هر کجا خواهی رو

خیام

آن قصر که با چرخ همی‌زد پهلو

بر درگه آن شهان نهادندی رو

دیدیم که بر کنگره‌اش فاخته‌ای

بنشسته همی‌گفت که کوکو کوکو

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از خیام
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه