گنجور

 
خاقانی

بس لابه که بنمودم و دل‌دار نپذرفت

صد بار فغان کردم و یک بار نپذرفت

از دست غم هجر به زنهار وصالش

انگشت زنان رفتم و زنهار نپذرفت

گه سینه ز غم سوختم و دوست نبخشود

گه تحفه ز جان ساختم و یار نپذرفت

بس شب که نوان بودم بر درگه وصلش

تا روز مرا در زد و دیدار نپذرفت

گفتم که به مسمار بدوزم در هجرش

بسیار حیل کردم و مسمار نپذرفت

بر دشمن من زر به خروار برافشاند

وز دامن من دُر به انبار نپذرفت

پذرفت مرا اول و رد کرد به آخر

هان ای دل خاقانی پندار نپذرفت

 
 
 
جدول قرآن کریم
غزل شمارهٔ ۵۷ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم