لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خواجه عبدالله انصاری

بسیار خلایق اند جویان رهت

کشته شده عالمی بهول سپهت

تا بر مه چارده نهادی کلهت

بینم کله ملوک در خاک رهت

باباافضل کاشانی

آرامِ مَنا! کجاست آرامگهَت

ره سوی تو کو؟ که سوی من باد رهت

زین روی که مه به شب بُوَد، روزِ رهی

شب گشت در آرزوی روی چو مهت

ابن یمین

هستم صنما ز مهر روی چو مهت

سرگشته و آشفته چو زلف سیهت

چون ذره دلم میل هوا کرد چو یافت

خورشید رخ از سایه طرف کلهت

جامی

ای خوار و عزیز ری همه خاک رهت

روشن بصر اصفهان ز گرد سپهت

تبریز و عراق ساحت بارگهت

بر چهره فارس خال چتر سیهت

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه