ما را هوای باده یاقوتفام توست
ساقی ببخش بوسه، که آن می به جام توست
ما همچو سکه زر خالص گداختیم
دریاب ای که سکه خوبی به نام توست
مرغ دلم، ز حلقه زلفت رها مباد
وارستگی مرا همه در چین دام توست
خرسند خاطرم، شب هجران، که عنقریب،
دست نسیم صبح، به زلف چو شام توست
تسنیم، جرعه ای ز لب روح پرورت
طوبی، حکایتی ز قد خوش خرام توست
ما را نمی رسد هوس فیض بندگیت
کیوان کمینه چاکر و جوزا غلام توست
گیتی همه به زیور حسنت منوّر است
خورشید کوکبی است که طالع ز بام توست
ساقی ز من بگوی به آن ترک باده نوش،
افسر نمیخورد می، و مست مدام توست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق است. شاعر از ساقی میخواهد که بادهای به او بدهد که مُزین به عشق است و به یاد معشوق. او به یاد او دچار احساسات عمیق و ماندگار شده و خود را همچون سکهای خالص میداند که فقط زیبایی معشوق ارزش دارد. شاعر میگوید که آزادیاش وابسته به زلف معشوق است و شبهای دوری را با امید وصال سپری میکند. در ادامه، او از جذابیت و نور معشوق سخن میگوید و به سیگار خاصی از او اشاره میکند که زندگیاش را روشن کرده است. در نهایت، از ساقی میخواهد که به معشوق بگوید او همیشه مست محبتش است. شعر به خوبی احساسات عاشقانه و نیاز به وصال را بیان میکند.
هوش مصنوعی: ما به خاطر عشق و زیبایی تو شوق و رغبت داریم. ای ساقی، لطفاً برای ما بوسهای بده، چرا که آن نوشیدنی که در جام توست، به ما میچشد.
هوش مصنوعی: ما همچون سکههای طلای ناب و خالص ساخته شدهایم، پس ای کسی که نام نیک تو بر ماست، به ما توجه کن.
هوش مصنوعی: پرندهی دلم نباید از پیچ و تابهای زلف تو رها شود. تمام آزادی من در دام تو نهفته است.
هوش مصنوعی: خوشحالم از اینکه شب جدایی را پشت سر میگذارم، زیرا به زودی نسیم صبح، به موهای سیاه تو میرسد.
هوش مصنوعی: تسنیم، نوشیدنیای از لبهای دلانگیز توست و درخت طوبی، داستانی از قامت زیبا و راه رفتن دلربای تو را روایت میکند.
هوش مصنوعی: ما قابلیت اینکه به نعمت بندگی تو برسیم نداریم، زیرا کیوان، بنده و غلام توست و تنها به تو وابسته است.
هوش مصنوعی: جهان به زیبایی و جلال تو آراسته است، و خورشید همچون ستارهای درخشان در آسمان، از بلندی وجود تو نور میافشاند.
هوش مصنوعی: به ساقی بگو تا به آن دختر زیبا که همیشه شراب مینوشد، بگوید که به خاطر عشقش مینوشد و نه به خاطر لذت مداوم از مستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر روی دهر داغ غلامی به نام توست
هر محنتی که هست مرا از غلام توست
ای اختری، که شاه کواکب غلام توست
این رجعت تو، حاصل صد انتقام توست
قدرت بلند باد، که بر قدر روزگار
اقبال تو بهینه لباس کرام توست
شاید، اگر نهیم بشکرانه درمیان
[...]
ای من غلام آنکه غلام غلام توست
در آرزوی جرعه ی جام مدام توست
جام جهان نمای جم و چشمه ی خضر
گر راست بشنوند زمن عکس جام توست
بر مقدم تو گر برود گو برو سرم
[...]
ای خواجهای که خسرو گردون غلام توست
بر منظر دَنی فَتَدَلیّ مقام توست
تا دور روزگار بود دور دور تو
تا نام کاینات بود نام نام توست
چندان که عقل راه برد احترام تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.