دی گفت مرا حدیث من کمتر گوی
ور می گویی بیا بگوشم در گوی
بنمود مرا حلقة زرّین در گوش
یعنی که حدیث وصل من بازر گوی
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
دی گفت مرا حدیث من کمتر گوی
ور می گویی بیا بگوشم در گوی
بنمود مرا حلقة زرّین در گوش
یعنی که حدیث وصل من بازر گوی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، دی به شاعر میگوید که کمتر از خود صحبت کند و اگر میخواهد چیزی بگوید، بهتر است به گوش او بگوید. سپس به او نشان میدهد که حلقهای طلا در گوش دارد، که به نوعی نماد پیوند و ارتباط عمیق او با عشق و وصل است. بنابراین، در اینجا اشاره به اهمیت عشق و گفتوگو در رابطه عاطفی است.
هوش مصنوعی: دی به من گفت که داستانهای خود را کمتر بیان کن، و اگر میخواهی داستان بگویی، در گوشم بگو.
هوش مصنوعی: گوشم را با حلقهای طلایی زینت دادهاند، یعنی اینکه نشان میدهد که صحبت از پیوند و ارتباط من با محبوب به وجود آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.