ما راست دلی که نیست خالی نفسی
هر گوشۀ او ز سر صاحب هوسی
چون آیینه ییست ور بجویند بسی
جز خویشتن اندرو نبینند کسی
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
ما راست دلی که نیست خالی نفسی
هر گوشۀ او ز سر صاحب هوسی
چون آیینه ییست ور بجویند بسی
جز خویشتن اندرو نبینند کسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر بیانگر این است که هر فردی در درون خود پر از آرزوها و خواستههاست و مانند یک آیینه است که تنها خود را میبیند. هر گوشهای از وجود انسان پر از تمایلات است و دیگران نمیتوانند غیر از خودشان را در او مشاهده کنند. به عبارتی، در درون هر شخص حقیقتی عمیق نهفته است که تنها به خود او مربوط میشود.
هوش مصنوعی: ما افرادی هستیم که دلهایمان پاک و درست است و هیچیک از ما بدون آرزو و آرمان نیستیم. هر بخشی از وجود ما مملو از اشتیاق و خواستهای است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که انسان مانند یک آینه است و اگر دیگران به او نگاه کنند، فقط خودشان را میبینند. به عبارت دیگر، هرکسی در دیگران ویژگیها و احساسات خودش را منعکس میکند و نمیتواند جز خود را در آن ببیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر چهرۀ خوبت آفرین کرده کسی
کس با تو شود ازین جهان دسترسی
گر میزنم از آتش عشقت نفسی
تا سوخته در جهان نمانند بسی
از کبر مدار هیچ در دل هوسی
کز کبر به جایی نرسیدست کسی
چون زلف بتان شکستگی عادت کن
تا صید کنی هزار دل در نفسی
گشتم به هوس گرد بد و نیک بسی
حاصل نشد از عمر مرا جز هوسی
تامی ماند ز عمر یارب نفسی
دریاب که نیست جز تو فریاد رسی
بی آنکه ز من بتو بدی گفت کسی
بر کشتن من چه تیز کردی هوسی؟
زین کار همی نیایدم باک بسی
صد کشته چو من به که تو غمگین نفسی
امید به زندگانیم نیست بسی
منصور سعید را بگویید کسی
هستت به خلاص عمر من دست رسی
کز جان رمقی مانده ست از تن نفسی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.