ندانم غنچه را بلبل چه گفتست
که بس خونین دل و چهره کشفتست
مگر رازی که او را با صبا بود
یکایک فاش در رویش بگفتست
تو گویی آتش افتادست در خار
ز بس گلها که از گلبن شکفتست
بجز در حلقۀ لاله نیایی
گهر هایی که چشم ابر سفتست
اگر چه فتنۀ باغست نرگس
بدان شادم که آخر فتنه خفتست
صبا کرد آشکارا بر سر چوب
هر آن خرده که گل در دل نهفتست
دو سر در یک قدم بنمود نرگس
بنا میزد، چه زیبا طاق و جفتست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل در مورد احساسات عاشقانه و زیباییهای طبیعت است. شاعر با اشاره به غنچه و بلبل، از درد دل و رازهای پنهان عشق صحبت میکند. او به گلها و زیباییهای باغ اشاره میکند و از شادیاش در میان فتنۀ نرگس میگوید. در نهایت، شاعرانگی و هنر در چیدمان گلها و زیبایی آنها را ستایش میکند.
هوش مصنوعی: نمیدانم بلبل چه چیزی به غنچه گفته است که او را اینقدر دلشکسته و غمگین کرده و چهرهاش را غرق در اندوه نشان میدهد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که رازهایی که از دل صبا (نسیم) برمیآید، یکی یکی به وضوح بر چهرهاش نمایان شده است.
هوش مصنوعی: انگار آتش در بین خارها افتاده، از بس که گلها در باغ شکوفه زدهاند.
هوش مصنوعی: جز در محفل گل لاله، در جایی دیگر مرو، چون اشکباران ابرهاست.
هوش مصنوعی: هرچند که وجود نرگس در باغ باعث آشفتگی و حواسپرتی است، اما من خوشحالم که در نهایت این آشفتگی به خواب و آرامش میانجامد.
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی به روشنی بر روی چوبی که گل در دلش پنهان شده، میوزد و همهی جزئیات را نمایان میکند.
هوش مصنوعی: نرگس با دو شاخهاش در یک قدم جلوهگری میکند و این زیباییاش بهقدری است که انگار یک قوس زیبا و هماهنگ را به نمایش گذاشته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر تنها به باغی در بخفتهست
ز مردم این نه کاری بس شگفتست
حدیث عشق و دل کاری شگفتست
یکیست این هر دو با هم درگرفتست
بدینسان کار نامه کس نگفتست
در این بحر چون من کس نسفتست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.