خداوندا دل وارسته از دنیا کرامت کن
به سویت افتقار از غیرت استغنا کرامت کن
به مقصد میرساند هرکسی را لطف از راهی
مرا هم فتح بابی از در دلها کرامت کن
زبان گفتگو کردی عطا، توفیق غوری ده!
چو موجم ترزبانی با ته دریا کرامت کن
جنون آب و هوای دشت وسعت مشربی خواهد
مرا از پردهٔ دل دامن صحرا کرامت کن
دلم را میفشارد تنگنای عالم امکان
مرا دامان دشتی در خور سودا کرامت کن
ببینم نیک و بد را تا به یک چشم اندر این محفل
به سان شمع بزمم دیدهٔ بینا کرامت کن
زبان نکتهسنجی همچو صائب بخش جویا را
خدایا قطرهام را شورش دریا کرامت کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از خداوند میخواهد که دل او را از وابستگیهای دنیوی آزاد و کرامت ببخشد. او تقاضای استغنا و افتخار به خداوند دارد و خواهان رهنمودی برای رسیدن به مقاصدش است. شاعر میخواهد که خداوند به او توفیق دهد تا در بیان احساساتش مانند موجی زنده و دلنشین صحبت کند و او را از قید و بندهای دنیوی رهایی بخشد. او امید دارد که با دیدن خوبیها و بدیها، مانند شمع در محفل، بیناییش را افزایش دهد و در نهایت از خداوند میخواهد که جوشش و شوری در وجودش ایجاد کند.
هوش مصنوعی: ای خدا، دل مرا از وابستگی به دنیا آزاد کن و به من توفیق بده که تنها به تو و راه تو رجوع کنم و از غیر تو بینیاز شوم.
هوش مصنوعی: هر کسی با لطف و محبت، به مقصد خود میرسد. اما از تو میخواهم که با لطف و کرامت، دلی از دلها را برای من گشوده کنی.
هوش مصنوعی: زبان گفتگویی را که به من عطا کردی، به من توانایی و موفقیت بیشتری بده! مانند موجی که دریا را فرا میگیرد، لطف و کرامت تو را میطلبم.
هوش مصنوعی: درد و شیدایی من در فضای باز دشت به شدت احساس میشود و من نیاز به فضایی دارم که بتوانم احساساتم را در آن ابراز کنم. خواهش میکنم که دل و روحم را از محدودیتها رها کنی و به من اجازه دهی تا در این وسیع دنیای سحرآمیز زندگی کنم.
هوش مصنوعی: دل من تحت فشار محدودیتهای جهان مادی است، پس ای دشت وسیع، مرا در آغوش خود بپذیر و فضایی برای آرزوهایم فراهم کن.
هوش مصنوعی: میخواهم نیکی و بدی را ببینم تا در این مجالس با یک چشم، مانند شمعی در جمع، نوری از دیدگانم به دیگران ببخشم.
هوش مصنوعی: خدایا، مانند صائب که نکتهسنجی میکند، خواهانم که با کرامت خود، کمی از شوری دریا را به من عطا کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خدایا قطره ام را شورش دریا کرامت کن
دل خون گشته و مژگان خونپالا کرامت کن
همین شعر » بیت ۷
زبان نکتهسنجی همچو صائب بخش جویا را
خدایا قطرهام را شورش دریا کرامت کن
خدایا قطره ام را شورش دریا کرامت کن
دل خون گشته و مژگان خونپالا کرامت کن
نمی گردانی از من راه اگر سیل ملامت را
کف خاک مرا پیشانی صحرا کرامت کن
جنون من به داغ ریزه انجم نمی سازد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.