روم از خویشتن دنبال دلدار
مگر یابم خبر از حال دلدار
رود ناچار عمر هر که بگذشت
نرفتن کی توان دنبال دلدار
به رنگ بوی در گل از لطافت
بود تن در قبای آل دلدار
ز چشمم گریه نقش مردمک شست
نشیند تا به جایش خال دلدار
چو داغش سکه بر اقلیم دل زد
بود تن ملک و جانم مال دلدار
فتادم با وجود ضعف جویا
به رنگ سایه در دنبال دلدار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.