گنجور

 
جویای تبریزی

عاقلان موعظه را زیب ده هوش کنند

چون برآید گهر از بحر در گوش کنند

آه دلسوختگان کم نشود بعد از مرگ

بیشتر دود کند شمع چو خاموش کنند

هر قدر درد تو آرد به دلم روی کم است

درخور حوصله رسم است که می نوش کنند

نگهت بیخبر از خویش کند مردم را

باده را راهزن قافلهٔ هوش کنند

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
صائب تبریزی

یاد رویش نه چراغی است که خاموش کنند

نمکی نیست لب او که فراموش کنند

نکند باده روشن به خردهای ضعیف

آنچه چشمان سیه مست تو باهوش کنند

نیست ممکن که به معراج اجابت نرسد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه