از سینه دل جدا به تپیدن نمی شود
مرغ قفس رها به رمیدن نمی شود
بگذار لحظه ای لب خود را بکام ما
آب عقیق کم به مکیدن نمی شود
پای تعلق از سرمستی بکش که یار
رام کسی به ناله کشیدن نمی شود
دیدم ترا ز دور ولی چون کنم که دل
هرگز تسلی از تو به دیدن نمی شود
بگذار پا به راه توکل که کارها
جویا به گفتن و به شنیدن نمی شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و پیوندهای عاطفی اشاره دارد. شاعری از جدایی و ناتوانی در رهایی از عشق و وابستگیها سخن میگوید. او اشاره میکند که دل انسان نمیتواند به سادگی از عشق رها شود و نمیتوان با یادآوری یا دیدن معشوق به آرامش رسید. درواقع، او تأکید میکند که برای رهایی از وابستگیها، باید از آنها دل برید و به ریسک و اعتماد توکل کرد، زیرا گفتن و شنیدن نمیتواند مشکلات را حل کند.
هوش مصنوعی: دل انسان همچون مرغی در قفسی است که نمیتواند از آن خارج شود و به زندگی آزاد ادامه دهد. این مرغ حتی اگر بخواهد، نمیتواند به راحتی از قفس بگریزد و به پرواز درآید. به بیان دیگر، احساسات و وابستگیها اجازه آزادی را به ما نمیدهند.
هوش مصنوعی: اجازه بده لحظهای لبهای خود را به کام ما برسانی؛ کم به مکیدن نمیشود، مثل آب عقیق.
هوش مصنوعی: پاهای خود را از وابستگی و دلخوشیها دور کن، زیرا کسی که محبوبش رام میشود، با ناله و زاری به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: میگوید: از دور تو را دیدم، اما چگونه میتوانم دل را تسکین دهم، در حالی که فقط دیدن تو به تنهایی هیچ آرامشی به من نمیدهد.
هوش مصنوعی: بگذار به مسیر اعتماد به خدا قدم بگذارم، زیرا کارها به بیان و شنیدن حل نمیشوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سیر از رخ تو دیده به دیدن نمی شود
گل زین چمن تمام به چیدن نمی شود
در دل گره ز زلف تو داریم شکوه ها
کوتاه حرف ما به شنیدن نمی شود
از شرم خویش در پس دیوار مانده ایم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.