به دام عشق هر آن دل که مبتلا گردد
نواله ایست که در کام اژدها گردد
بسان گرد یتیمی به جبههٔ گوهر
کدورت ار گذرد در دلم صفا گردد
به کوی عشق چو پروانه بر حوالی شمع
بسی هما که به گرد سر گدا گردد
کسی که در غم اهل و عیال سرگشته است
برای روزی مردم چو آسیا گردد
ز بس قوی شده بی او ضعیف نالی من
عجب که شور فغانم ز کوه واگردد
شعار خود کنی ار ترک مدعا جویا
امید هست که کارت به مدعا گردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات و تجربیات عاشقانه پرداخته است. از یکسو، عشق را به عنوان دام و چالشی میداند که دل را مبتلا میکند و به نوعی خطرناک و سخت است. از سوی دیگر، میگوید که این عشق میتواند زیبایی و صفا به دل ببخشد، مانند گردی که بر جواهر نشسته و در صورت عبور کدورت، جلوهگری میکند. شاعر به حیات و تلاش در کوی عشق میپردازد و به قربانیهایی که در این راه میشود اشاره میکند؛ یعنی عاشق باید تاوان عشق خود را بدهد. او همچنین از ضعف و غم ناشی از فقدان معشوق میگوید و اینکه دلیل فغان و نالهاش همین پریشانی است. در نهایت، شاعر به تلاش و جستجوی خود برای رسیدن به آرزوهای عاشقانهاش اشاره میکند و امیدوار است که به هدفش برسد.
هوش مصنوعی: هر دلی که گرفتار عشق شود، مانند لقمهای است که در دهان اژدهایی بزرگ میرود.
هوش مصنوعی: اگر گرد یتیمی بر جبههٔ گوهر (دریا) بگذرد، در دلم صفا و روشنی پیدا میشود.
هوش مصنوعی: در راه عشق همچون پروانه به دور شمع میچرخد و بیشماری از عاشقان دور گدا (محبوب) جمع میشوند.
هوش مصنوعی: کسی که در نگرانی و دلهره برای خانوادهاش به سر میبرد، مانند آسیایی میشود که مدام در حال چرخیدن و تلاش برای تأمین روزی مردم است.
هوش مصنوعی: به خاطر این که بدون او بسیار ضعیف شدهام، اندوه و نالهام چنان است که شگفتانگیز مینماید، گویی صدای فریاد من از کوه باز میگردد.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال حقیقت و این هستی که به آرزوهایت برسی، نباید از خواستههای خود دست بکشی؛ به امید آنکه در نهایت به آنچه خواهانش هستی، دست یابی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلم ز مهر تو چون ذره در هوا گردد
تنم به کوی تو سرگشته چون صبا گردد
مرا تو جان عزیزی، جدا مگرد از من
روا مدار که جان از تنم جدا گردد
اگر تو گوی گریبانِ چو غنچه بگشائی
[...]
زخ تو از نگه گرم خوش جلا گردد
اگرچه نفس از آیینه بی صفا گردد
به شیوه های تو هرکس که آشنا شده است
به حیرتم که دگر با که آشنا گردد
ز حکم تیغ قضا سر نمی توان پیچید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.