گنجور

 
جویای تبریزی

شد دعای ناتوانان تا اجابت گاه راست

با کمان قامت خم رفت تیر آه راست

کی برند از مسلک حق فیض ارباب نفاق

مار کج کج می رود هر چند باشد راه راست

نور روی آفتاب من کم از خورشید نیست

کی توان دیدن سوی آن رشک مهر و ماه راست

چون توان دیدن ز دست اندازی باد صبا

بر رخش گه کج شود زلف سیاه و گاه راست

از چشم ترم مردمک آهی شد و برخاست

مژگان زغمت دود سیاهی شد و برخاست

ای مهر لقا هر که ترا دید چو شبنم

از هستی خود محو نگاهی شد و برخاست

چون چشم حباب آنکه ترا نیم نظر دید

از هستی موهوم خود آهی شد و برخاست

چون آینه جویا همه تن محو جمالم

هر مو به تنم مد نگاهی شد و برخاست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
امیر معزی

یافت از یزدان ملک سلطان به شادی هرچه خواست

روز شادی روز ما سلطان دین سلطان ماست

بند شاهی کرد محکم راه دولت کرد پاک

چشم عالم کرد روشن‌ کار گیتی کرد راست

وقت وقت رامش است و روز روز عشرت است

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
انوری

آن شنیدستی که روزی زیرکی با ابلهی

گفت کین والی شهر ما گدایی بی‌حیاست

گفت چون باشد گدا آن کز کلاهش تکمه‌ای

صد چو ما را روزها بل سال‌ها برگ و نواست

گفتش ای مسکین غلط اینک از اینجا کرده‌ای

[...]

خاقانی

شاه را تاج ثنا دادم نخواهم بازخواست

شه مرا نانی که داد ار باز می‌خواهد رواست

شاه تاج یک دو کشور داشت لیک از لفظ من

تاجدار هفت کشور شد به تاجی کز ثناست

شه مرا نان داد و من جان دادمش یعنی سخن

[...]

سید حسن غزنوی

یارب این مائیم و این صدر رفیع مصطفاست

یارب این مائیم و این فرق عزیز مجتباست

یارب این مائیم و این روی زمین یثرب است

کاسمان را هفت پشت از رشک یک رویش دوتاست

خوابگاه مصطفی و کعبه مان از پیش و پس

[...]

حکیم نزاری

خوش ولایت ها که در تحتِ امورِ اولیاست

مصرِ استغنا و رومِ فقر و بغدادِ رضاست

بخشِ ایران قسمِ عشق و قسم توران بخش عقل

در میان آمویِ حکمت هم روان و هم رواست

هم خراسانِ سلامت هم عراق عافیت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه