کوکب بخت سیه روزان مدام افسرده است
خال بر رخسارهٔ سبزان چراغ مرده است
بسکه می پیچد به خود از تیره روزیهای من
شام هجران سایهٔ آن زلف برهم خورده است
سرود نوخیز تو تا بیرون خرامید از چمن
برگ برگ غنچه اش لخت دل آزرده است
ظاهرا از روزن آیینه خود را دیده ای
یا ز رویت رنگ سیلاب طراوت برده است
قدرت آن کو که بردارم نگه از عارضش
بسکه بر رخسار او از شوق پا افشرده است
مخزن اسرار یزدان را شده گنجینه دار
در جهان هر کسی دلی جویا به دست آورده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساس افسردگی و ناکامی خود میپردازد. او از تاثیرات منفی زندگی و دوری از معشوق سخن میگوید و این احساس را با تصاویری از خال و زیبایی معشوق ترکیب میکند. در شعر، زیبایی معشوق و غم دل درگیر هم هستند و شاعر احساس میکند که این زیبایی به او افسردگی بیشتری میبخشد. همچنین، اشارهای به قدرت خداوند و جستجوی دلهای مشتاق در جهان نیز وجود دارد. به طور کلی، شعر به ابراز اندوه و زیباییای که در آن نهفته است، میپردازد.
هوش مصنوعی: ستارهٔ خوشبختی کسانی که روزگارشان تیره است، همیشه در حال اندوه است. و داغی بر صورت سبزها، مانند چراغی خاموش میباشد.
هوش مصنوعی: به خاطر سختیهای زندگیام، سایهی موهای بهمریختهی آن محبوب در دوری و جداییام، هر روز بیشتر و بیشتر بر من سنگینی میکند.
هوش مصنوعی: وقتی آواز تازهی تو به گوش رسید و از باغ خارج شد، هر شاخه و هر غنچهاش دلی آزرده و رنجیده داشت.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که یا از طریق آینه به خودت نگاه کردهای، یا زیبایی چهرهات باعث شده که رنگ آبی جریان آب تازه بشود.
هوش مصنوعی: کسی که بتواند نگاهم را از چهرهاش بردارم، باید بسیار توانا باشد؛ زیرا از شدت شوق، پایم به زمین فشرده شده است.
هوش مصنوعی: در جهان، هر کسی که دلش را به جستجوی حقیقت و رازهای الهی معطوف کرده، توانسته است به گنجینهای از دانش و بصیرت دست یابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که عاشق نیست خون در پیکرش افسرده ست
گفتگو با زاهدان تلقین خون مرده است
پشت سر بسیار خواهد دید عمر خضر را
از دم تیغ شهادت هر که آبی خورده است
در غم عاشق بود هر چند بی پرواست حسن
[...]
عنوان:تیره باطنها پهلوی دل افسرده است
متن:دل که بی سوز غمی باشد چراغ مرده است
بسکه از پهلوی دل هر ذره ام افسرده است
مردمک در دیده ام یک قطره خون مرده است
گردش افلاک از بس بی نظام افتاده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.