صبحدم داشتم از غنچه نشکفته شگفت
که چرا سر دل از بلبل آشفته نهفت
باد گفت این همه خندان لبیش زان سبب است
که فرو خورد به دل خون و به کس راز نگفت
کی شود آینه طلعت یار آن سالک
کز غبار دگران ساحت اندیشه نرفت
هیچ سودی نکند شب همه شب بیداری
دیده بخت چو در موعد دیدار بخفت
دارم آویزه گوش خرد از پیر مغان
این گهر را که به الماس عبارت می سفت
کای پسر گر هوس همرهی ما داری
شو تهی سایه صفت از خود و بر خاک بیفت
جامیا رنج طلب کش که نشد قدرشناس
هرکه را گوهر این بحر به دست آمد مفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیباییهای زندگی و دردهای عاشقانه پرداخته است. صبح با گل غنچهای که هنوز شکفته نشده است، شگفتزده است و از بلبل آشفتهای میپرسد که چرا راز دلش را نمیگوید. باد به او پاسخ میدهد که علت لبخند بلبل، درونی بودن درد و رازهایش است. شاعر همچنین به مشکلی اشاره میکند که هیچگاه نمیتوان زیبایی یار را دید، درصورتیکه فکر و ذهن با غبار دیگران آلوده شود. او به بیداریهای شبانه اشاره میکند که در شرایط مناسب به نتیجهای نمیرسند. در نهایت، شاعر از پیر مغان دلیلی برای پیوستگی به عشق میگیرد و میگوید اگر کسی خواهان دوستی با اوست، باید از خودخواهی دوری کند و به خضوع در آید. در پایان، او به رنج و تلاش برای رسیدن به ارزشهای واقعی اشاره میکند و میگوید هرکس این گوهر را درک نکند، از ارزش واقعی آن بیخبر است.
هوش مصنوعی: صبح زود، از غنچهای که هنوز نشکفته بود تعجب کردم که چرا دل بلبل از غم و شورش پنهان مانده است.
هوش مصنوعی: باد گفت: این همه خنده و شادابی بر لب او به خاطر این است که در دل یاس و اندوهی پنهان دارد و هیچکس را از آن آگاه نکرده است.
هوش مصنوعی: کی میشود که آینه زیبایی محبوب، در اختیار آن سالکی قرار گیرد که از گرد و غبار دنیای دیگران، به دور مانده است؟
هوش مصنوعی: هرگز بیدار ماندن در شب فایدهای نخواهد داشت، چون سرنوشت وقتی میخوابد که زمان ملاقات فرا برسد.
هوش مصنوعی: از پیر مغان، نکتهای را میشنوم که همچون الماس به ارزش و جاودانگی باورها و اندیشههاست.
هوش مصنوعی: ای پسر، اگر میخواهی همراه ما باشی، باید خود را از غرور و خودخواهی خالی کنی و به humility و فروتنی روی بیاوری. در غیر این صورت، به زمین میافتی و تو را به چشم نمیآورند.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به جستجوی سختیها و تلاشها بپردازی، به یاد داشته باش که هر کسی که به جواهر این دریا برسد، ارزش آن را نمیشناسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.