|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر از احوال خود میگوید و از احساساتی که نسبت به شخص مورد نظرش دارد. او ابتدا میگوید که دیگر به فکر او نیست، اما وقتی به حالت خود نگاه میکند، میبیند که همچنان درگیر احساساتش است و اوضاعش از قبل هم دشوارتر شده است.
هوش مصنوعی: گفتم که دیگر او را فراموش کردهام و از یادم رفته، اما همچنان در درد و رنجی که برای خودم به وجود آوردهام، به سر میبرم.
هوش مصنوعی: اما وقتی به وضعیت خودم نگاه میکنم، متوجه میشوم که صد بار بیشتر از قبل در زحمت و گرفتاری هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر در سفرم تویی رفیق سفرم
ور در حضرم تویی انیس حضرم
القصه به هر کجا که باشد گذرم
جز تو نبود هیچ کسی در نظرم
پُر آب دو دیده و پُرآتش جگرم
پُر باد دو دستم و پُر از خاک سَرم
هر چند که بی بهانه دوری ز برم
من خویشتن از جمله همانجا شمرم
در بست وفای تو چنان چشم سرم
کز شرم تو در خیال تو در نگرم
ای فاخته دل چو من به رویت نگرم
زیبایی طاوس به بازی شمرم
با خنده کبک چون درایی ز درم
دل همچو کبوتری بپرد ز برم
خواهم که ز دور در جمالت نگرم
می نتوانم از آنکه بی پا و سرم
از عالم خود اگر تو ای مایۀ حسن
نظارۀ حسن خود کنی رشک برم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.