|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بیتها از شعرای عاشقانه هستند که به احساسات عمیق و پیچیده عشق اشاره دارند. شاعر از دل و دیدهاش میگوید که گاه عشق را در دل دارد و گاه آن را در چشمش میبیند. او اشاره میکند که محبوبش با زیباییاش دل او را خون کرده و یادش را در خاطرش نقش بسته است. همچنین به زیبایی محبوبی مانند یوسف اشاره میکند که جهانی را تحت تأثیر قرار داده است. شاعر به سختی و درد ناشی از عشق میپردازد و در پایان بیان میکند که در مورد عشق و معشوق چیزهایی برای گفتن دارد، اما به نظر میرسد مخاطب خود را به خوبی از آن آگاه میداند.
هوش مصنوعی: گاهی در دل کسی هستی و گاهی در نگاهش نمایان میشوی. قلبم را به درد میآوری و اشک را از چشمانم سرازیر میکنی.
هوش مصنوعی: از دل و یادم تصویر معشوقان را پاک کردی، چه خوب که این کار را کردی!
هوش مصنوعی: خریدار تو، به خاطر زیباییات، جهان را تحت تأثیر قرار داده و مانند یوسف که به خاطر زیباییاش مشهور شد، تو نیز درخشان و قابل توجه شدهای.
هوش مصنوعی: وقتی تو از من دور میشوی، مانند چنگی که نواختنش را از دست دادهام، احساس ناراحتی و هیجان میکنم؛ زیرا تو به عمق وجودم آسیب میزنی و مرا آزار میدهی.
هوش مصنوعی: نگران نباش که از من درباره عاشق این جام بپرسی، چون خودت بهتر میدانی که عاشق کیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو ازفرغول باید دور باشی
شوی دنبال کار و جان خراشی
از آن ترسم که فردا رخ خراشی
که چون من عاشقی را کشته باشی
چرا عاشق نباشی تا بباشی
برون از زاهدان رومی خراشی
ایا حرّی که دستت گاه بخشش
چو ابر بهمنست از سیم پاشی
شکاری کرده ام امروز زیبا
چنان کز سیم سروی بر تراشی
ولیک از شرم رویم می نماید
[...]
زمانی یار شو، گر یار باشی
اگر با ما نباشی با که باشی؟
دلم را از تو دوری نیست ممکن
که جان را خواجه ای و خواجه تاشی
چو مردان با معاد خویش رفتند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.