از لب میگون تو پرهیزگاران را چه حظ
لذت می مست داند هوشیاران را چه حظ
ای امید ما همه از تو به نومیدی بدل
غیر نومیدی ز تو امیدواران را چه حظ
یافت با سنبل ز جعد مشکسایت شمه ای
ورنه از طوف چمن باد بهاران را چه حظ
خاک پایت گر نباشد جای بالین زیر سر
بر سر کوی تو شبها خاکساران را چه حظ
گرنه هر سو بلبلی چون من زند دستان شوق
از بهار خوبی آخر گل عذاران را چه حظ
من ز بخت خود لگد کوبم به راه آن سوار
ورنه از آزردن موران سواران را چه حظ
دیده بی خواب جامی گشت از آن رخ بهره مند
از فروغ مه به جز شب زنده داران را چه حظ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترک یاری کردی از وصل تو یاران را چه حظ
دشمن احباب گشتی دوستداران را چه حظ
چون ندارد وعده ی وصل تو امید وفا
غیر داغ انتظار امیدواران را چه حظ
چشم من کز گریه نابیناست چون بیند رخت
[...]
ترک یاری کردی، از وصل تو یاران را چه حظ؟
دشمن احباب گشتی، دوستداران را چه حظ؟
چون ندارد وعده وصل تو امکان وفا
غیر داغ انتظار امیدواران را چه حظ؟
چشم من، کز گریه نابیناست، چون بیند رخت؟
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.