گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

بخرام و باز جلوه ده آن سرو ناز را

پامال خویش کن سر اهل نیاز را

بگذار یک نظاره در آن رو که اهل دل

گیرند کیمیا نظر پاکباز را

خوش آنکه تو نشینی و من پیش روی تو

سازم بهانه بهر سجودی نماز را

حسن تو را ز عشق من آوازه شد بلند

محمود ساخت شهره عالم ایاز را

از شرح سوز درد من ای جان گداختی

پیش که گویم این الم جانگداز را

جولان مده سمند و مبر عقل و دین ز ما

بگذار شهسوار من این ترکتاز را

جامی گرفت خاطر آن مه ز شرح هجر

کوته کن این فسانه دور و دراز را

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
صائب تبریزی

از شرم، حرص دلبری افزود ناز را

کز دوختن گرسنه شود چشم، باز را

دارم امید آن که شود طبل بازگشت

آواز دل تپیدنم آن شاهباز را

فریاد عندلیب ز گل شد یکی هزار

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه