چرخ از من قرار من بستد
تا ز دستم نگار من بستد
ماه مشگین عذار من بربود
سروچابک سوار من بستد
خود دلی داشتم من از همه چیز
عشق بی اختیار من بستد
گله کردست ابر از چشمم
که بیک بار کار من بستد
هجر میکرد قصد جانم و چرخ
یار او گشت و یار من بستد
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
چرخ از من قرار من بستد
تا ز دستم نگار من بستد
ماه مشگین عذار من بربود
سروچابک سوار من بستد
خود دلی داشتم من از همه چیز
عشق بی اختیار من بستد
گله کردست ابر از چشمم
که بیک بار کار من بستد
هجر میکرد قصد جانم و چرخ
یار او گشت و یار من بستد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.