گنجور

 
جهان ملک خاتون

هستم من سرگشته به عشقت سرمست

جان خسته ز عشق یار و دل داده ز دست

از گلبن وصل او نچیدم یک گل

وز خار جفا جان جهانی را خست

 
sunny dark_mode