ای که هستم من مهجور ز جانت مشتاق
من نه تنها، که شده جمله جهانت مشتاق
سرو با این همه سرسبزی و رعنایی او
به قد و قامت چون سرو روانت مشتاق
نه که مشتاق منم بر قد چون نارونت
گشت از جان و روان سرو روانت مشتاق
تشنه بر آب روان بین تو که چون مشتاقست
دل غمدیده ی ما هست چنانت مشتاق
تن چون مورد ضعیفم که چو مو شد ز غمت
همچو مویت شده بر موی میانت مشتاق
چون سکندر دل شوریده ی سرگردانم
گشته بر چشمه ی حیوان دهانت مشتاق
گل خوش بوی که مشهور به رنگست و به بوی
شده بر روی دلارا چو روانت مشتاق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.