ای که دل برده ای ز دستم باز
به چه از ما نظر گرفتی باز
چه کنم چون به حضرت تو مرا
جز صبا نیست محرم این راز
کی کند حال زار ما عرضه
پیش دلدار و زود گردد باز
که دل من کبوتریست زبون
در هوای غم تو ای شهباز
ترک مهر رخت نیارم کرد
گر نهندم چو سیم و زر به گداز
دولت وصلت از خدا طلبم
ای دو چشم جهان به پنج نماز
در چمن قدّ تو چو بخرامد
به چنین جلوه هیچ سرو به ناز
سرو جانی گذر سوی ما کن
هست ما را به قامت تو نیاز
جان ما بر لب آمد از غم تو
راست گویم ز حد ببردی ناز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از عشق و احساسات عمیق سخن میگوید. شاعر از دلی که به زور به دست محبوب افکنده، ابراز ناامیدی و اندوه میکند و از غم فراق محبوب گله دارد. او میگوید که هیچ کس نمیتواند حال زار او را به محبوبش بگوید و دلش را به عنوان کبوتر ناتوانی توصیف میکند که در هوای عشق محبوبش بیتاب است. همچنین او نمیتواند مهر و محبتش را ترک کند و تنها آرزوی وصال محبوب را از خداوند میطلبد. شاعر به زیبایی محبوب و نیاز خود به او اشاره میکند و در نهایت میگوید که غم فراقش او را به حدی رنجور کرده که جانش در حال جدا شدن است.
هوش مصنوعی: ای کسی که دل مرا ربودهای، چرا دوباره به ما نگاه کردی؟
هوش مصنوعی: چه کار کنم وقتی که برای نزدیکی به تو فقط نسیم صبحگاهی برایم حجاب این راز را برداشته است؟
هوش مصنوعی: چه کسی میتواند حال خراب ما را در حضور محبوب به نمایش بگذارد و سریعاً به حالت عادی برگردد؟
هوش مصنوعی: دل من همچون کبوتر بیزبان و ناتوانی است که در آرزوی تو، ای پرندهی بزرگ، در حال پرواز به سوی غم و اندوه زندگی میباشد.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم عشق و محبت تو را ترک کنم، حتی اگر به من مانند طلا و نقره نیز ارزش دهند و یا به من چیزی باارزش بدهند.
هوش مصنوعی: از خدا میخواهم که خوشبختی وصال تو را به من عطا کند، ای دو چشمی که به جهان روشنی میبخشید. من این درخواست را با پنج نماز به درگاهش میبرم.
هوش مصنوعی: وقتی که تو با این زیبایی و شگفتی در باغ قدم برمیداری، هیچ سرو در دنیا نمیتواند به ناز و زیبایی تو نزدیک شود.
هوش مصنوعی: ای سرو زیبا، به سوی ما بیا و نظر بر ما بیفکن، چرا که وجود ما به قامت بلند و زیبای تو نیازمند است.
هوش مصنوعی: زندگیام به خاطر غم تو به شدت تحت فشار قرار گرفته، و باید صادقانه بگویم که ناز و دلبری تو از هر حد و مرزی فراتر رفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه به آخر بمرد باید باز؟
هم به چنبر گذار خواهد بود
این رسن را، اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدت زی
[...]
سرو ساقی وماه رود نواز
پرده بر بسته در ره شهناز
زخمه رودزن نه پست ونه تیز
زلف ساقی نه کوته ونه دراز
مجلس خوب خسروانی وار
[...]
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه بآخر بمرد باید باز؟
هم بچنبر گذار خواهد بود
این رسن را اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدّت زی
[...]
ای تو را آروزی نعمت و ناز
آز کرده عنان اسپ نیاز
عمرت از تو گریزد از پس آز
تو همی تاز در نشیب و فراز
بر در بخت بد فرود آید
[...]
چند گویی که نشنوندت راز
چند جویی که می نیابی باز
بد مکن خو که طبع گیرد خو
ناز کم کن که آز گردد ناز
از فراز آمدی سبک به نشیب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.