دلبرم تا دل از برم بربود
خون دل را ز دیده ام پالود
دل ما را به قید زلف ببست
تا که آن طرّه را گره بگشود
هرکه در صبح دیده بگشاید
بر رخ تو به طالع مسعود
در جهانش دگر چه می باید
غیر از این چیست غایت مقصود
هرکه محراب ابروان تو دید
واجبش شد که سر برد به سجود
پشت دل خم مکن که می برسد
سرو را سرو را قیام و قعود
دل مسکین من به جان آمد
ای عزیزان ز هجر جان فرسود
از تکاپوی روز هجرانت
در زمانه ز ما یکی ناسود
خون و غم تا به کی قفا در دل
چند سوزد بر آتشم چون عود
سر نهادم ز شوق بر کف دست
گر بخواهی جهان و جان موجود
دست از دامنش نمی دارم
گر زنندم به تیغ زهرآلود
نازنینا مگو به ترک وفا
که پشیمانیت ندارد سود
گرچه مهرت ز ما چو مه کاهید
مهر ما بر رخ تو ماه افزود
تا جهانست در وفاداری
از دل و جان مطیع امر تو بود
بر خلاف مزاج رای جهان
در وفای تو کرد بود و وجود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف عشق و التهابات دل خود میپردازد. او از دلبری صحبت میکند که دلش را از او گرفته و چشمش پر از اشک است. عشق او را به زنجیر کشیده و منتظر است تا آن دلبند، گره موهایش را باز کند. شاعر از زیبایی معشوق و جذابیتش سخن میگوید و این که هر کسی که او را ببیند، ناگزیر به سجده بر میآید. دل شاعر به شدت از هجران و دوری رنج میبرد و به عشقش وفادار است، حتی اگر محبت طرف مقابل کم شده باشد. او نشان میدهد که با تمام وجود به عشق و وفاداری پایبند است و درد و رنج عشق برایش قابل تحمل است. در نهایت، شاعر اعلام میکند که به هیچ وجه از این عشق دست نخواهد کشید، حتی اگر آسیب ببیند.
هوش مصنوعی: عزیزم وقتی که دل از من دور میشود، اشکهای حسرت و غم را از چشمانم پاک میکند.
هوش مصنوعی: دل ما به خاطر زلف معشوق به بند افتاد تا زمانی که آن گیسوی زیبا را با شوق باز کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که صبح را با دیدن چهره تو آغاز کند، به خوشبختی و نصیب خوب خواهد رسید.
هوش مصنوعی: در دنیا چه چیز دیگری باید وجود داشته باشد جز این که هدف نهايي چیست؟
هوش مصنوعی: هر کس که ابروان تو را ببیند، باید سرش را به عنوان احترام خم کند و در مقابل زیبایی و جلوهات سجده کند.
هوش مصنوعی: دل را نازک نکن که به زودی حالت رو به بهبودی میآید و مانند سرو، استوار و با وقار میشوی.
هوش مصنوعی: دل بیچاره من از غم دوری شما به شدت رنج میبرد و جانم در این فراق به تنگ آمده است، ای عزیزان.
هوش مصنوعی: از تلاشها و بیقراریهای من در زمان دوریات، هیچ کس نتوانسته به خوبی درک کند.
هوش مصنوعی: تا کی باید در دل تحمل خون و غم را بکشم؟ همچون عود که در آتش میسوزد و عطرش در فضا پخش میشود، من نیز در آتش درد و اندوه خود میسوزم.
هوش مصنوعی: به خاطر شوق و اشتیاقی که دارم، سرم را بر روی دستم میگذارم. اگر بخواهی، تمام دنیا و جانم را تقدیم میکنم.
هوش مصنوعی: هرگز از او دست نمیکشم، حتی اگر با تیغ زهرآلود به من آسیب بزنند.
هوش مصنوعی: ای عزیز، هرگز نگو که از وفا کردن منصرف شدهای؛ زیرا پشیمانی تو فایدهای ندارد.
هوش مصنوعی: با اینکه محبت تو نسبت به ما کم شده، اما عشق و محبت ما به تو همچنان درخشان و افزون است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا برقرار است، من از صمیم قلب و با تمام وجودم فرمان تو را اطاعت میکنم.
هوش مصنوعی: برخلاف آنچه که معمولاً در جهان دیده میشود، وفاداری تو خاص و ویژه است و وجود تو در این وفاداری به شکلی منحصر به فرد است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ملکان را ز آسمان کبود
چون تو هرگز کریم و راد نبود
هرگز از تو کسی بلا نکشید
هرگز از تو کسی جفا نشنود
عید فرخنده باد بر تو ملک
[...]
پیش از این هیچ کار دیگر بود
که شبی مست پیش او بغنود
کو قدم تا بدین طریق رود
یا کجا گوش کاین سخن شنود
آفتاب جلال و عالم جود
که چنو در جهان نشد موجود
خان عادل ، کمال دولت و دین
گوهر کان محمدت ، محمود
آنکه او راست طلعت میمون
[...]
آن ولی عهد دو شه مسعود
شاه عادل مغیث دین محمود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.