گنجور

 
ایرانشان

به هنگام رفتن به سلم سترگ

چنین گفت پس شهریار بزرگ

که چون راست گردد تو را مرز و بوم

یکی آگهی جوی از آن دیو شوم

مرا ز آن ستمکاره آگاه کن

سواری تو با نامه بر راه کن

که من قارن رزم زن را ز گاه

فرستم به نزدیک تو با سپاه

ببندید یکباره او را میان

مگر زآن میانش سرآید زمان

گر او را ز روی زمین کم کنید

دل من بیکبار بی غم کنید

ز درگاه خسرو چو سلم سترگ

سوی روم شد با سپاهی بزرگ

لب نامداران و شاهان روم

به خاک اندر آمد ببوسید بوم

همه زیردستی نمودند پاک

به فرمان او شد بلند و مغاک

 
sunny dark_mode