ای ز دردت عاشقان خسته درمان یافته
وز جراحتهای تو دل راحت جان یافته
خازن حسن از سویدای دل سودائیان
از برای گنج عشقت کنج ویران یافته
آرزومندان دیدار تو از سیلاب اشگ
کشتی هستی خود در موج طوفان یافته
وقت دیدارت که آن میقات عید اکبر است
تیغ عشق تو ز جان خسته قربان یافته
خضر در ظلمات عمری جست آب زندگی
عاشقان از خاک کویت آب حیوان یافته
قاصدان کعبه کوی تو در وادی شوق
سندس و استبرق از خار مغیلان یافته
گشته سلطان اقالیم محبت چون حسین
هر که از دیوان عشق دوست فرمان یافته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و درد ناشی از آن است. شاعر به عشق محبوب اشاره میکند که موجب درمان زخمهای عاشقان شده و آنها را از ناامیدی نجات میدهد. او به زیبایی محبوب و جستجو برای یافتن عشق در ویرانیها اشاره دارد و میگوید که آرزومندان دیدار محبوب با اشکهای خود زندگی را پیش میبرند. لحظه دیدار معشوق را جشن بزرگ و روحانی میداند و عشق را به تیغی توصیف میکند که جان خسته را قربانی میکند. همچنین، به جستجوی عاشقان برای یافتن زندگی و حقیقت در کوی محبوب اشاره میکند و آن را به جستجوی خضر در ظلمات تعبیر میکند. در نهایت، شاعر محبوب را به عنوان سلطان عشق و محبت معرفی میکند که فرمانروایی قلبهای عاشق را در دست دارد.
هوش مصنوعی: ای کسی که دردهای تو باعث تسکین عاشقان شده و جراحتهای تو دل را آسوده و جان را آرام کرده است.
هوش مصنوعی: دل عاشقان به عشق تو، مانند گنجی ارزشمند در ویرانهای غیرقابل تصور، به زیبایی و محبت تو آراسته شده است.
هوش مصنوعی: آرزومندان دیدار تو در جریان اشکهای خود، کشتی را در میان طوفان پیدا کردهاند.
هوش مصنوعی: زمانی که به تو میرسم، مانند بزرگترین عید است. عشق تو چنان بر جان خستهام تاثیر گذاشته که جانم را فدای تو کردهام.
هوش مصنوعی: در تاریکیها، خضر سالها به دنبال آب حیات عاشقان بوده و از خاک سرزمین تو، آب زندگی را یافته است.
هوش مصنوعی: پیامآوران کعبه، در دشت عشق، از پارچههای نرم و لطیف چون سندس و استبرق، با پرتوی از خارهای مغیلان آراسته شدهاند.
هوش مصنوعی: سلطنت بر جهان عشق و محبت به گونهای است که هر کسی که از دیوان عشق دوست دستور بگیرد، به مقام حسین (ع) رسیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز یزدان تا ابد ملک سلیمان یافته
هرچه جسته جز نظیر از فضل یزدان یافته
ای ز رشک رونق بزمت سلیمان را خدای
از تضرع کردن هبلی پشیمان یافته
منبر از یادت جناب خطبه عالی داشته
[...]
ای فلک را شمسه ی سقف شبستان یافته
وی ملک را طایر طرف گلستان یافته
دوحه ی ملت بفرّت طعنه بر طوبی زده
روضه ی دولت باقبال تو رضوان یافته
باغ مینو را بوقت بزم مجلس ساخته
[...]
« ای ز یزدان تا ابد ملک سلیمان یافته »
« هرچه جسته جز نظیر از فضل یزدان یافته »
یاد صبح است این گذر بر کوی جانان یافته
یادم عیسی است جسم خاک از و جان یافته
یا بشیر صحت ذات عزیز یوسف است
رهگذر بر کلبه احزان کنعان یافته
این خلیل اذر است ازر برو ریحان شده
[...]
ای شراب خوشدلی از جام دوران یافته
کام دل بیمنّت گیتی ز یزدان یافته
زان ترا نورنگ نام از عالم بالا رسید
کز تو باغ دهر از نو، رنگ احسان یافته
آن تویی کز نوبهار خلق و ابر جود تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.