حسن تو را ممالک دلها مسخر است
مقبل کسی که وصل تو او را میسر است
بر منزل مبارک تو هر که بگذرد
گوید که این خلاصه هر هفت کشور است
آبش چو کوثر است و چو دُر سنگ ریزهها
بادش نسیم عنبر و خاکش معصفر است
چشم و دل از مشاهدهات بی نصیب نیست
نقشت چو بر صحیفه جانم مصور است
آن آفتاب را که بسوزد شعاع او
چشم عقول روی چو ماه تو مظهر است
کحل جواهر است غبار منازلش
زان چشم عاشقان تو دایم منور است
گلزار چون بهشت شود فصل نو بهار
جانم فدای آن که از این هر دو خوشتر است
گفتم به سرو اگر چه خرامیدنت خوش است
بالای خوش خرام دلارام دیگر است
در جان نیشکر نبود آن حلاوتی
کاندر لب و حدیث و دهان تو مضمر است
از بندگیت دورم و جان با تو در حضور
جایی که نیست خلوت جان چشم بر در است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: حسن تو در دلهای مردم قدرت دارد و کسی که به وصالت نزدیک باشد، خوشبخت است. هر کسی که به منزلت میگذرد، میگوید که اینجا خلاصهای از بهشت است. آبش مانند کوثر و خاکش خوشبوست. چشمان هر کس از دیدنت محروم نیست و تصویر تو بر جانم نقش بسته است. نور تو مانند خورشید، عقلها را روشن میسازد. محل وجود تو همیشه نورانی است و گلزارها در بهار به زیبایی تو زیبندهترند. اگرچه زیبایی سروها جلب توجه میکند، اما زیبایی تو بینظیر است. در جان نیشکر، شیرینی وجود تو را پیدا نمیکنیم. در حالی که دور از بندگیام، روح من همیشه در نزدیکیات است و در جایی که هیچ خلوتی نیست، چشمانم به در است.
هوش مصنوعی: زیبایی تو قلبها را در اختیار دارد و کسی که به وصالت دست یابد، همیشه مورد استقبال و توجه است.
هوش مصنوعی: هر کسی که از کنار خانه مبارک تو عبور کند، این را میگوید که تو خود نماد و تجلی تمامی زیباییها و بهترینهای هفت کشور هستی.
هوش مصنوعی: آبش مانند کوثر و مروارید است، سنگهای ریزهاش همچون بویی خوش و نسیم، و خاکش معطر و خوشبوست.
هوش مصنوعی: چشم و دل من از دیدن تو هیچگاه محروم نیستند، زیرا تصویر تو در جانم حک شده است.
هوش مصنوعی: آفتاب وجودش به قدری درخشان و گرم است که شعاعش میتواند عقلها را بسوزاند و در این میان، زیبایی و چهرهات همچون ماه، تماشایی و دلانگیز است.
هوش مصنوعی: چشمهای عاشقان تو مانند جواهر میدرخشد و غبار مکانهای تو همیشه نورانی است.
هوش مصنوعی: باغ و گلزار در فصل بهار مانند بهشت زیبا میشود. جانم فدایش باد، چون او از هر دوی این زیباییها دلپذیرتر است.
هوش مصنوعی: به درخت سرو گفتم که اگرچه زیبایی و نازکی تو جلب توجه میکند، اما زیبایی و لطافت دلبر دیگری با جذابیتهای خاص خود، بالاتر از همه اینهاست.
هوش مصنوعی: در درون نیشکر، آن شیرینیای که در لبها و سخنان تو نهفته است، وجود ندارد.
هوش مصنوعی: من از خدمت و بندگی تو دور هستم، اما جانم در کنار توست. در جایی که هیچ خلوتی وجود ندارد، جانم با چشمی به در تو چشم دوخته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فریاد من همیشه از این ایر کافر است
ایر است و با عذاب است و سنگر است
وصفش ترا بگویم اگر خورده نیستی
ور خورده ای صفات وی از منت باور است
شمشاد قد و لاله رخ و یاسمین بر است
با سرو و گل به قامت و عارض برابر است
دایم غلام و چاکر یاقوت و شکرم
کو را لب و حدیث ز یاقوت و شکر است
گفتم ز خط و زلف تو بر جان من بلاست
[...]
ای دل به عشق بر تو که عشقت چه درخور است
در سر شدی ندانمت ای دل چه در سر است
درد کهنت بود برآورد روزگار
این دردِ تازهروی نگوئی چه نوبر است
شهری غریب دشمن و یاری غریب حسن
[...]
جان را ز عارض و لب او شیر و شکر است
دل را ز طره و رخ او مشک و عنبر است
هم دل در آن وصال چو با عنبر است مشک
هم جان در آن فراق چو با شیر شکر است
آشوب عقلم آن شبه عاج مفرشست
[...]
گفتار تلخ از آن لب شیرین نه در خورست
خوش کن عبارتت که خطت هرچه خوشتر است
بگشای لب به پرسش من گرچه گفته ام
کان قفل لعل بابت آن درج گوهر است
تا بر گرفتی از سر عشاق دست مهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.