در پی آن میدوید دل که نگاری کجاست
نوبت خوبان گذشت شاهد ما وقت ماست
بر سر آب حیات خیمه زده جان ما
این تن خاکی دوان بهر سرابی چراست
بر در بیگانگان هرزه چرا میرویم
دوست چو همخانه شد خوشتر از اینجا کجاست
با خبران را ز دل نیست سر آب و گل
گو غم دنیی مخور این نه حدیث شماست
عالم جان را خوش است آب و هوا خاکیان
روی بدانجا نهند منزل گل نار ماست
بلبل جان در قفس هیچ نمیزد نفس
بوی گلستان شنید عزم صفیرش کجاست
چون به گلستان رود همدم رضوان شود
مجمع روحانیان منزل عیش و صفاست
هر که به ایشان رسید دید و زبان درکشید
وان که حدیثی شنید غافل از این ماجراست
فاش مکن ای همام راز دل خویش را
محرم این ماجرا سمع دل آشناست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از اشتیاق خود به عشق و زیبایی صحبت میکند. او در پی یافتن معشوق است و به این نکته اشاره دارد که زمان خوبان سپری شده و اکنون وقت آن است که به عشق بپردازد. او زندگی دنیوی را موقتی میداند و میخواهد از سرابهای فانی دوری کند. شاعر به دوستان و یاران خود اشاره میکند و بیان میکند که در کنار آنها خوشبختتر است. او بر این نکته تأکید دارد که نباید غم دنیوی را به دل راه داد و زندگی معنوی و روحانی را بر زندگی مادی ترجیح میدهد. در نهایت، او به گوشهنشینی و راز دل اشاره میکند و میگوید که فقط افراد خاصی میتوانند این راز را درک کنند.
هوش مصنوعی: دل در پی آن است که ببیند معشوقی کجا قرار دارد. زمان زیباییها گذشته و حالا نوبت ماست که شاهد آن باشیم.
هوش مصنوعی: جان ما در کنار آب حیات سکونت دارد، در حالی که این بدن خاکی به دنبال سرابی از زندگی است.
هوش مصنوعی: چرا به در خانه بیگانگان میرویم، وقتیکه دوست در کنار ماست؟ آیا جای دیگری بهتر از این نیست؟
هوش مصنوعی: با دانشمندان و آگاهان دلخوش نباشید به ظواهر مادی و دردسرهای دنیا، چون این مشکلات و غمها مربوط به شما نیست.
هوش مصنوعی: عالم (دنیا) برای روح زیباست و آب و هوای آن لذتبخش است. مردم خاکی، سرزمین اجداد خود را در آنجا قرار میدهند. در واقع، گل خوشبوی ما در این دنیا است.
هوش مصنوعی: بلبل عاشق در قفس هیچ تلاشی نمیکرد. وقتی بوی گلستان را احساس کرد، متوجه شد که باید برای پرواز آماده شود.
هوش مصنوعی: زمانی که کسی به گلستان برود، مانند همراهی با بهشت میشود و مکانی که روحنمایان و اهل معرفت در آن جمع شدهاند، جایی برای لذت و شادی است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به این افراد نزدیک شد و آنها را دید، متوجه ویژگیهای خاص آنها شد، اما کسی که فقط از دور دربارهشان صحبت میکند، از حقیقت واقعی آنها بیخبر است.
هوش مصنوعی: بهروشنی بیان نکن ای عزیز، راز دلت را؛ چرا که تنها کسانی که در این ماجرا صمیمی هستند، با دل آشنای تو آشنا هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یوسف کنعانیم روی چو ماهم گواست
هیچ کس از آفتاب خط و گواهان نخواست
سرو بلندم تو را راست نشانی دهم
راستتر از سروقد نیست نشانی راست
هست گواه قمر چستی و خوبی و فر
[...]
سلسلهٔ موی دوست حلقه دام بلاست
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
گر بزنندم به تیغ در نظرش بیدریغ
دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست
گر برود جان ما در طلب وصل دوست
[...]
کرد طلوع آفتاب خیز برون بر چراغ
منزل ما ز آفتاب چون دل اهل صفاست
فتنهٔ صورت شود گو دل لعبت پرست
جان که به معنی رسید غافل از این ماجراست
بود دلم بت پرست از کف ایشان بجست
[...]
قاعدهٔ روزگار پرورش ناسزاست
ورنه گداپیشه را دست تسلط چراست
عقل تبّرا کند از دل دنیاپرست
دل نبود گر نرفت بر روش عقل راست
دنیی و دین پیش ما هست مثال دو رعد
[...]
این همه پروانهها، سوخته از چپ و راست
شمع شب ما بود، راه شبستان کجاست؟
شحنه اگر دوست بود، این همه بیداد چیست؟
وین همه آشوب چه؟ گر ملک از شهر ماست
چون نپسندد جفا نرگس سرمست یار؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.