ما به بوی زلف یار مهربان آسودهایم
گر نباشد مشک و عنبر در جهان آسودهایم
چون به خلوت با خیالش عشق بازی میکنیم
از گلستان فارغیم از بوستان آسودهایم
تا خیال قامتش در دیدهٔ گریان ماست
گر نروید سرو بر آب روان آسودهایم
ما که آسایش برای جان خود میخواستیم
چون به ترک جان بگفتیم این زمان آسودهایم
دوش ناگه یار بی اغیار بر ما برگذشت
آن تصور میکنیم و همچنان آسودهایم
همچو شاهان بر کنار ماهرویان بر حریر
ما گدایان دوش خوش بر آستان آسودهایم
فارغیم از نغمهٔ بلبل که شبها تا سحر
در میان کویش از بانگ سگان آسودهایم
در میان عاشقان وصف لبش گویند و بس
کز صفتهای بهشت جاودان آسودهایم
یک نفس از ذکر او خالی نمیباشد همام
لاجرم ز انفاس آن شیرین زبان آسودهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به خیالی خوش و آرامش ناشی از عشق به محبوبش اشاره میکند. او با وجود نبودن عطر و زیباییهای دنیا، تنها به خاطر خیال زلف یار خود آسوده و آرام است. در خلوت خود با یاد او، از تمام دنیای مادی و مشکلات آن بینیاز شده و حتی در بیوجودی محبوب باز هم احساس آرامش میکند. با وجود غم و اشک، همچنان به یاد زیباییها و عبرتهای عشق خوشحال است و لذتهای ساده زندگی را در کنار محبوبش تجربه میکند. شعر به نوعی بیانگر عمق احساسات عاشقانه و شادی در لحظههای کوچک زندگی است.
هوش مصنوعی: ما با خوشبو بودن موی معشوق مهربان خود آرامش داریم، حتی اگر در جهان بویی از مشک و عنبر نباشد، باز هم آسودهایم.
هوش مصنوعی: وقتی که در تنهایی با خیال او عشق میورزیم، از گلستان و زیباییهای آن بیخبر و بیاحتیاجیم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تصویر زیبایی او در چشمان پر اشک ما حاضر است، اگر هم سرو زیبایی بر آب روان نروید، ما در آرامش خواهیم بود.
هوش مصنوعی: ما که در پی آرامش و راحتی برای زندگی خود بودیم، حالا که جان خود را ترک کردهایم، در حقیقت آسودهتر از قبل هستیم.
هوش مصنوعی: شب گذشته ناگهان محبوبم بدون همراهانش بر من گذشت. آنچه را که دیدم به خیال خود میپندارم و همچنان در آرامش هستم.
هوش مصنوعی: همانند شاهان در کنار زیباییهای ماهرویان، ما که گدایان هستیم، شب گذشته آرام و راحت در آستان شما نشستهایم.
هوش مصنوعی: ما از آواز بلبل در شبهای طولانی بینیازیم، زیرا در دل کوی تو، آرامش را در کنار بانگ سگان احساس میکنیم.
هوش مصنوعی: در جمع عاشقان فقط از زیبایی لبش صحبت میکنند و بس، زیرا ما از ویژگیهای بهشت هم آرامش و راحتی بیشتری پیدا کردهایم.
هوش مصنوعی: همواره در یاد خدا هستیم و به خاطر نفسهای شیرین او آرامش داریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما به روی دوستان از بوستان آسودهایم
گر بهار آید وگر باد خزان آسودهایم
سروبالایی که مقصود است اگر حاصل شود
سرو اگر هرگز نباشد در جهان آسودهایم
گر به صحرا دیگران از بهر عشرت میروند
[...]
ما به دور باده در کوی مغان آسودهایم
از جفا و جور و دور آسمان آسودهایم
در حضور ما نمیگنجد گرانی جز قدح
راستی ما از حضور این گران آسودهایم
زاهدم گوید که فردا خواهم آسود از بهشت
[...]
ما به بوی گل ز قرب گلستان آسودهایم
از گزند خار و منع باغبان آسودهایم
جام می بر مدعای ما چو گردش میکند
گر به کام ما نگردد آسمان آسودهایم
شعله را خاشاک نتواند عنانداری کند
[...]
ما ز سودای گل و از بوستان آسودهایم
نوبهاری جستهایم و از خزان آسودهایم
اصل جانان هست گو یک سر جهان فانی بود
یک جهان جان بردهایم و از جهان آسودهایم
گر بهشت نسیهای دارند وقتی زاهدان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.