گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
هلالی جغتایی

بخاک من گذری کن، چو در وفای تو میرم

که زنده گردم و بار دگر برای تو میرم

نهادم از سر خود یک بیک هوی و هوس را

همین بود هوس من که: در هوای تو میرم

دل از جفای تو خون شد، روا مدار که عمری

دم از وفا زنم و آخر از جفای تو میرم

تویی که: جان جهانی فزاید از لب لعلت

منم که هر نفس از لعل جانفزای تو میرم

بحال مرگم و سوی تو آمدن نتوانم

تو بر سرم قدمی نه، که زیر پای تو میرم

رو، ای رقیب، ز کویش، که ترک جان نتوانی

تو جای خویش بمن ده، که من بجای تو میرم

مرا بخواری ازین در مران بسان هلالی

گذار، تا چو سگان بر در سرای تو میرم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode