آن دیده، که بازاری عشاقش خوست
روی طلب راه نوردان با اوست
پرسید که: مِن اَینَ اِلی اینَ تَروحُ
گفتم از دوست، هم روم باز به دوست
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
آن دیده، که بازاری عشاقش خوست
روی طلب راه نوردان با اوست
پرسید که: مِن اَینَ اِلی اینَ تَروحُ
گفتم از دوست، هم روم باز به دوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به عشق و محبت اشاره میکند. او از عشق به عنوان چیزی یاد میکند که مانند یک بازار است و جستجوی معشوق را توصیف میکند. در پاسخ به سوالی در مورد مقصد، شاعر میگوید که او از دوست به سوی دوست در حرکت است، به این معنا که همه تلاشش برای رسیدن به عشق و معشوق است.
هوش مصنوعی: آن چشمی که عاشقان را به خود میخواند، مانند بازاری است که در جستجوی عشق، راه را به رهسواران نشان میدهد.
هوش مصنوعی: پرسید از کجا به کجا میروی، گفتم از دوست میروم و دوباره به دوست باز میگردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بشکفته گلیست بر رخ فرخ دوست
نی نی گل نیست آن رخ فرخ اوست
همچون گل سرخ پوست آن برگ نکوست
هرگز دیدی که سرخ گل دارد پوست
ایزد که جهان به قبضهٔ قدرت اوست
دادست ترا دو چیز کان هر دو نکوست
هم سیرت آنکه دوست داری کس را
هم صورت آنکه کس ترا دارد دوست
گر درد دهد به ما و گر راحت دوست
ا ز دوست هر آن چیز که آید نیکوست
ما را نبود نظر به خوبی و بدی
مقصود رضای او و خشنودی اوست
آن کس که ز بهر او مرا غم نیکوست
با دشمن من همی زید در یک پوست
گر دشمن بنده را همی دارد دوست
بدبختی بنده دان ، نه بد عهدی دوست
تا کی باشم صبور در محنت دوست
کارام دل و جان من از دیدن اوست
گر زین دوستی ترا بدراند پوست
از دوست همیشه دور بودن نه نکوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.