گنجور

 
هاتف اصفهانی

قاصد به خاک بر سر کویش فتاده کیست

بر خاک آستانهٔ او سرنهاده کیست

چون بر سمند آید و خلقیش در رکاب

همراه او سوار کدام و پیاده کیست

در کوی او عزیز کدام است و کیست خار

در بزم او نشسته که و ایستاده کیست

عزت ز محرمان بر او بیشتر کراست

دارد کسی که حرمت از ایشان زیاده کیست

آن کس که ساغر می نابش دهد کدام

وان کس که می‌ستاند از او جام باده کیست

رندی که باز بسته در عیش بر جهان

تنها به روی او در عشرت گشاده کیست

اغیار سر نهاده فراغت به پای یار

محرومتر ز هاتف از پا فتاده کیست

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
جامی

آن سرو ناز بر لب بام ایستاده کیست

بر طرف آفتاب کله کج نهاده کیست

بگذار ذکر حور و حدیث قصور او

بالای قصر آمده آن حورزاده کیست

گویند دل برای چه دادی به مهر او

[...]

آذر بیگدلی

این ترک تیغ بسته ی بازو گشاده کیست؟!

تاراج عمر می کند، این ترک زاده کیست؟!

گر نیست در هلاک منش ایستادگی

پس وقت مرگ بر سرم این ایستاده کیست؟!

گر نیست قصد قتل منش از خدنگ جور

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه