قاصد به خاک بر سر کویش فتاده کیست
بر خاک آستانهٔ او سرنهاده کیست
چون بر سمند آید و خلقیش در رکاب
همراه او سوار کدام و پیاده کیست
در کوی او عزیز کدام است و کیست خار
در بزم او نشسته که و ایستاده کیست
عزت ز محرمان بر او بیشتر کراست
دارد کسی که حرمت از ایشان زیاده کیست
آن کس که ساغر می نابش دهد کدام
وان کس که میستاند از او جام باده کیست
رندی که باز بسته در عیش بر جهان
تنها به روی او در عشرت گشاده کیست
اغیار سر نهاده فراغت به پای یار
محرومتر ز هاتف از پا فتاده کیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و هوای عشق و محبت نسبت به معشوق میپردازد. شاعر از قاصدی سخن میگوید که در خاک درگاه معشوق افتاده و به جستجوی اوست. او سوالاتی را مطرح میکند درباره عزیزان و خارهای این کوی، کسانی که در محافل معشوق نشسته یا ایستادهاند، و نیز درباره مقام و حرمت افرادی که به معشوق نزدیکترند. شاعر به بررسی وضعیت کسانی میپردازد که در کنار معشوق هستند و به نوعی به مقایسه میان آنها و دیگران میپردازد. در نهایت، این شعر حالتی از دلتنگی و آرزو را برای وصال به معشوق بیان میکند.
هوش مصنوعی: پیامی که به دروازه معشوق رسیده، کسی است که در خاک آنجا افتاده و به زمین سر نهاده است.
هوش مصنوعی: وقتی که بر اسب سوار میشود و در کنار او کسانی هستند که به او کمک میکنند، مشخص میشود چه کسی در کنار اوست و چه کسی از او جداست.
هوش مصنوعی: در محله او، عزیز و ارزشمند کدام است و چه کسی است؟ چه کسی در مهمانی او نشسته و چه کسی ایستاده است؟
هوش مصنوعی: عزت و احترام کسی بیشتر است که در میان نزدیکان و دوستانش مورد محبت و ارزش بیشتری قرار گیرد. این بدان معناست که ارزش و حرمت افراد به نسبت جایگاه و محبت اهل خودشان مشخص میشود.
هوش مصنوعی: کسی که مینوشد و از شراب ناب بهرهمند میشود، چه ویژگیهایی دارد؟ و آن کسی که از او میگیرد و جام بادهاش را میدزدد، چه کسی است؟
هوش مصنوعی: کسی که به خوشگذرانی و لذتبردن از زندگی پرداخته، کیست که در رویای خود درب را بر روی دنیا بسته و به این ترتیب به خوشیهای آن دست پیدا نمیکند؟
هوش مصنوعی: در اینجا گویا شخصی در حال اشاره به مسائلی است که بین او و محبوبش وجود دارد. او میبیند که دیگران راحت و آسوده در کنار معشوق نشستهاند، اما او خود را از آن موقعیت محروم میبیند. به نظر میرسد که کلمهای از یک نیروی فراتر، مانند یک فرشته یا یک ندا، او را از این آرامش دور کرده و او را درگیر وضعیت دشواری کرده است. این بیان نشاندهنده حسرت و جدایی از محبوب و نیز احساس ناتوانی در برابر آن نیروی غیرقابل کنترل است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن سرو ناز بر لب بام ایستاده کیست
بر طرف آفتاب کله کج نهاده کیست
بگذار ذکر حور و حدیث قصور او
بالای قصر آمده آن حورزاده کیست
گویند دل برای چه دادی به مهر او
[...]
این ترک تیغ بسته ی بازو گشاده کیست؟!
تاراج عمر می کند، این ترک زاده کیست؟!
گر نیست در هلاک منش ایستادگی
پس وقت مرگ بر سرم این ایستاده کیست؟!
گر نیست قصد قتل منش از خدنگ جور
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.