محمد شصت وشیش
محمد شصت وشیش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ دی ۱۴۰۰، ساعت ۰۳:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۳:
با سلام خدمت همه حافظ دوستان عزیز
به نظر بنده حقیر این غزل یکی از پیچیده ترین و پر رمزو راز ترین غزلیات لسان الغیب
زیرا اگر بپذریم که شعر فقط جنبه دوری از شیراز و غم و غصه وطن داره در بیت
خرد ز پیری من کی حساب برگیرد
که باز با صنمی طفل عشق میبازم
که کلید حل معمای این غزل
در غم و غصه و گریه و زاری ابتدایی غزل و گلایه از دوری وطن یهو مواجه میشیم به عشق بازی با خردسالی و شادی و شادمانی از این عشق بازی که تناقض در غزل
یا شاید حافظ به این نکته توجه نداشته که در زمان غم و اندوه و دوری از وطن نباید حرفی از شادی و عشق بازی در غزل بیاره که من بعید میدونم
از این روی این غزل به نظر من گرچه در تبعید هم سروده شده باشه با توجه به معانی بشدت غزلیست عرفانی
و این هنر لسان الغیب که در غزلیات شان هم جنبه ظاهری و هم جنبه باطنی غزل کاملا مشهود و عیان
محمد شصت وشیش در ۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:
سلام
دوستان کسی نیست این غزل رو خط بخط تفسیر کنه
محمد شصت وشیش در ۴ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:
با سلام و درود خدمت حافظ دوستان عزیز مخصوصا اقا رضا و اقا نیکومنش عزیز که با درج نکته ها سعی در بازگشایی راز و سرهای غزل دارن
به نظر بنده حقیر در غزلیات حافظ که پیشتر هم اعلام کرده بودم تنها و مخصوص کسی سروده نشده و شما ب دلخواه خودتان میتوانید نام هرکس و شخص رو تو غالب و روح شعر بگنجایید و این معجزه حضرت حافظ و موندگاری غزل شده تا به امروز
کلا غزلها مخصوصا غزل های که به اسم خاصی اشاره شده دارای سر و رازها و پیچیدگی های گوناگونی است
پس میتوان اینگونه برداشت کرد که غزل های حافظ از اسم و زمان و مکان خاصی تشکیل نشده است یعنی میتوان در لحظه هم با خدا هم با شاه شجاع هم با حضرت موعود هم با عشق زمینی هم با .....منظورش بوده باشه همان طور که در غزل ها هم گاهن از یک بیت دو معنی متفاوت بدست میاد مثل
من از حسن روز افزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون ارد زلیخا را
حال به جای درگیری و تعصبات بیاییم حرف دل حافظ رو گوش کنیم و نفرت و کینه دوری و به یکدیگر عشق متقابل بدهیم
محمد شصت وشیش در ۴ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰:
سلام اقا رضا
من هر بار که حافظ رو میخونم دنبال یه کاراکتر جدید هستم به غیر از شاه شجاع که واقعا دیگه خسته کننده شده و تکراری این همه شعر
فک نمیکنم که این همه در موردش شعر سروده باشه
گرچه به نظر من از بزرگی حافظ میتوان این رو ثابت کرد که قطعا در شعرهایش میتوان هم زمان چند شخصیت چند موضوع چند معنی چند مکان و چند زمان رو پیدا کرد