محمد تدینی
محمد تدینی در ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۱:
جلایرنامه قائم مقام
شعر نیز همچون نثر، ابزار دست و اسلحه نبرد قائممقام فراهانی بوده است. قائممقام در شعر نیز مهارتی داشته و از سبک خراسانی پیروی می کرده است. از یادمان های شناخته شده او مثنوی «جلایر نامه» که از زبان جلایر – یکی از نوکران اوست - که بعدها ایرج میرزا در عارف نامه خود از سبک سروده او پیروی می کند.
محمد تدینی در ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۰۲ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۲:
ایرج میرزا در پایان عارفنامه چنین گوید: جلایرنامۀ قائممقامست که سرمشق من اندر این کلامست اگر قائممقام این نامه دیدی جلایرنامۀ خود را دریدی جلایر را جلایر بنده کردم جلایرنامه را من زنده کردم به شوخی گفتهام گر یاوهای چند مبادا دوستان از من برنجند..!؟
محمد تدینی در ۷ ماه قبل، یکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۱ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۷ - مرثیه:
ابوالحسن خان صبا که از دوستان نزدیک ایرج میرزا بود در این باره نوشته:
اوقاتی که ایرج در خراسان بوده اشعاری در ذم عاشورا ساخت و جهت مرحوم پدرم کمال السلطنه فرستاد. پدرم بیاحتیاطی نمود و آن اشعار را در محضر دوستان خواند. طبعاً در مجالس اشخاصِ خوش حافظه هستند که فوراً حفظ میشوند. کمکم به گوش شاهزادهٔ متخلص به پروانه رسید، چون مرد مذهبی بود برآشفت و دو نفر سید خرافی را مأمور کشتن ایرج نمود.
«رنود خیراندیش» ایرج را از ماجرا مطلع مینماید. هر چند ایرج از مرگ وحشتی نداشت لیکن از بلوا و شورش و کشتن با افتضاح متوحش بود. از این رو شرح ما وقع را نزد حضرت آیتاللهزاده که معروف به آقازاده، فرزند آخوند خراسانی، بود برد. آقازاده در خراسان دارای شخصیت و اهمیت بهسزایی بود. به ایرج دستور میدهد که بیانیه صادر و اشعار فوق را استنکاف نماید و ضمناً مرثیهای هم بسازد. ایرج به دستور فوق عمل کرده و نتیجه خشم و غضب مردم را کاست و تیر پروانه به سنگ خورد... در عارفنامه میگوید:
در ایران تا بود ملا و مفتی/ به روز بدتر از این هم بیفتی
فقط یکوقت یک آزاده بینی/ یکی چون آیتاللهزاده بینی…
محمد تدینی در ۷ ماه قبل، یکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۵۵ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۸۱ - انتقاد از قمهزنان:
ابوالحسن خان صبا که از دوستان نزدیک ایرج میرزا بود در این باره نوشته:
اوقاتی که ایرج در خراسان بوده اشعاری ساخت و جهت مرحوم پدرم کمال السلطنه فرستاد. پدرم بیاحتیاطی نمود و آن اشعار را در محضر دوستان خواند. طبعاً در مجالس اشخاصِ خوش حافظه هستند که فوراً حفظ میشوند. کمکم به گوش شاهزادهٔ متخلص به پروانه رسید، چون مرد مذهبی بود برآشفت و دو نفر سید خرافی را مأمور کشتن ایرج نمود.
«رنود خیراندیش» ایرج را از ماجرا مطلع مینماید. هر چند ایرج از مرگ وحشتی نداشت لیکن از بلوا و شورش و کشتن با افتضاح متوحش بود. از این رو شرح ما وقع را نزد حضرت آیتاللهزاده که معروف به آقازاده بود برد. آقازاده در خراسان دارای شخصیت و اهمیت بهسزایی بود. به ایرج دستور میدهد که بیانیه صادر و اشعار فوق را استنکاف نماید و ضمناً مرثیهای هم بسازد. ایرج به دستور فوق عمل کرده و نتیجه خشم و غضب مردم را کاست و تیر پروانه به سنگ خورد...
در ایران تا بود ملا و مفتی/ به روز بدتر از این هم بیفتی
فقط یکوقت یک آزاده بینی/ یکی چون آیتاللهزاده بینی…
محمد تدینی در ۷ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۳:
ادرار شتر (انگلیسی: Camel urine) قرنها در شبه جزیره عربستان برای اهداف دارویی استفاده شدهاست. سازمان جهانی بهداشت توصیه به اجتناب از نوشیدن آن کرده و این عمل را با نشانگان تنفسی خاورمیانه یا همان بیماری کشنده مرس مرتبط دانستهاست.
محمد تدینی در ۷ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۴۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۳:
همش رای و هم دانش و هم نسب
چراغ عجم آفتاب عرب
کجا شد فریدون و ضحاک و جم
مهان عرب خسراون عجم
محمد تدینی در ۴ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » ترجیعات » دوز و کلک انتخابات:
با درود
گویا دو اشتباه تایپی هست یکی: بپوطین؛ که باید به پوتین (پوطین) و دیگری نوبهارا؛ باید تو بهارا نوشته شود.
سپاسگزارم
محمد تدینی در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰ - غزال رمیده:
با درود
خواهشمندم در نیم بیت زیر، گلشن را به گلش تغییر دهید.
البته این را می دانم که صورت موجود، از نظر کلامی شیواتر است ولی برای موزون شدن شعر ناگزیر به چنین تغییری هستیم.
«که از خزان گلشن خارها به دیده خلیده»
سپاسگزارم
محمد تدینی در ۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:
با درود
خواهشی که دارم این است که واژه های نادرست را هرگز نپذیرید، با درنظرگرفتن این که در یک جایگاه و سامانه ادبی چه نیازی به برخورد با نگارش نادرست هست؟
در بین نظرات این صفحه، در دو جا واژه مضنون دیده می شود که نادرست می باشد. درخواست می کنم در بازبینی به چنین مواردی بیشتر توجه بفرمایید. سپاسگزارم
محمد تدینی در ۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:
با درود به همه دوستان
آقای شجریان، اختر شبگرد خوانده و آنهم بنا به تنظیم برنامه گلها بدست آقای داوود پیرنیا بوده است. وی شخص ادیب و صاحبنظری بود و همه تغییراتی که در شعرهای اصلی شاعرها برای برنامه گلها داده مناسب بوده اند.
در مورد عبارت یادشده هم اختر شبگرد درستتر به نظر می آید که کنایه ای است از عمل دزدی در شب (با صراحت عیار خواندن آن) و نیز کمک کننده به دزدی در شب، با توجه اینکه در فرض روشنایی کافی، دزدی های شبانه را آسانتر نیز می نماید.
در ضمن اختر شب دزد را معنایی برایش یافته نشده است.
کامیاب باشید
محمد تدینی در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۰۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۳:
با درود، این مصراع را ویرایش بفرمایید:
چارپاپیی برو کتابی چند
سپاسگزارم
محمد تدینی در ۵ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۷:
خواهشم این است که در شعر،
به روز حمله جنگ آوران به دارد پای
"به دارد" به "بدارد" تغییر یابد
سپاسگزارم
محمد تدینی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۵۰ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۵۰ - حکایت بر سبیل تمثیل:
با درود و سپاس
در این شعر دو اشتباه تایپی هست، لطفاً ویرایش کنید.
یکی: تو به ده من به شهر روی آرم، تو بده درست است.
دیگری: کلمه فصیحت که در بیت دهم از آخر باید فضیحت باشد.
محمد تدینی در ۶ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۹ تیر ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۲۱ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۶ - حکایت دانشمند:
صنادید درست است، نه صنا دید - صنادید جمع صندید بوده به معنی بزرگان و مهتران است.
محمد تدینی در ۷ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:
درود بر مدیر سامانه
چرا هر نظری را چاپ میکنید؟ نظرات درج شده چه از دیدگاه مفهومی و چه نوشتاری اغلب نادرست می باشند. چنین نوشتارها حاصلی جز گمراهی نخواهد داشت. برای نمونه نوشته شده است: توفان درست است نه طوفان..! در حالیکه هردو درست هستند و معنای متفاوتی دارند. در پاسخ به اینگونه نظرات، نویسنده را به منابع معتبری که در دسترس هست - چون لغتنامه دهخدا - ارجاع دهید. با سپاس
محمد تدینی در ۸ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان:
با درود به سرکار خانم طاهره؛ من خودم در گوگل "شیخ سمعان" سرچ کرده ام و "شیخ صنعان" یافته است.