امیر م.
امیر م. در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۴:۴۵ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۱۵:
به نام خدا
هشت پسین: هشت بهشت
چار پیشین: گویا منظور عناصر اربعه است (آب، باد، خاک، آتش)
ده حس: حواس خمسهٔ ظاهر و باطن. ظاهری: بینایی (باصره)، شنوایی (سامعه)، بویایی (شامه)، لمسایی (لامسه)، چشایی (ذایقه)؛ و باطنی: حس مشترک، خیال، متصرّفه (متخیّله)، واهمه، حافظه
هفت عضو (هفت اندام): سر و سینه و شکم و دو دست و دو پای
سه روح: موالید ثلاثه (جمادات، نباتات، حیوانات)
— توضیحات بر اساس نسخهٔ تصحیح دکتر شفیعی کدکنی
توضیح بیشتر: به نظر خودم میآید چون انسان پس از این جهان به بهشت میرود هشت «پسین» گفته شده و جون پیش از این، از عناصر اربعه بوده، چار «پیشین» گفته شده.
امیر م. در ۱ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۱۰ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲:
سلام. بعضی از مصراع ها اتفاقاً کاملاً تضمین شدهاند.
امیر م. در ۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۰۱ در پاسخ به آرام نوبری نیا دربارهٔ بیدل دهلوی » ترجیع بند:
با درک مقصور بنده همین «بهارِ آگاهی» درست است که نه به معنی آغاز آگاهی بلکه به صورت اضافهٔ تشبیهی است که آگاهی به بهاری تشبیه شده است که از آن «جز همین سرخ و زرد و سبز و کبود» «گل نکرد».
امیر م. در ۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۳۵ در پاسخ به مجتبی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱۲:
سلام. آیا منظور شما «فعلات فع لن فعلات فع لن» نیست؟ درست است که «فعلات فعلن فعلات فعلن» با قائدهٔ تسکین تبدیل به همان وزن میشود اما در هیچ یک از ابیات به این صورت (فعلن) نیامده است. به خصوص که در «فعلات فعلن» سه هجای کوتاه پشت سر هم می آید که تا جایی که می دانم در ادبیات فارسی سابقه ندارد و در جایی (که در این لحظه منبع را به یاد ندارم) خواندم که بر اساس قواعد وزن فارسی مجاز نیست.
البته «فعلن فعولن فعلن فعولن» دقیقاً همان «فعلات فع لن فعلات فع لن» با تقطیع متفاوت است.
در بخش ویرایش، وزن را به صورتی که ذکر کردم اصلاح میکنم انشاءاللّٰه مسئول سایت در قبول یا رد این ویرایش خودشان تصمیم درست را بگیرند. اگر نیاز به توضیح خاصی میبینید ممنون میشوم به این پیام پاسخ بدهید.
امیر م. در ۱ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۱۵ در پاسخ به امید دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۵:
سلام. چرا در بیتهای دو «بند» اول، به صورت «مفاعلن مستفعلن مستفعلن» آمده است به جای سه عدد مستفعلن بقیه ابیات؟ آیا باید در نحوه خوانش تغییر ایجاد کنیم یا صرفاً از مسامحههای مولانا است؟ تا جایی که میدانستم اختیار بین هجای کوتاه و بلند فقط مربوط به رکن «فعلاتن» در اول مصراع بود؟
در ضمن، در دو چاپ مختلف از دیوان شمس (هر دو بر اساس تصحیح استاد فروزانفر) که دیده ام، هر دو بیت «بند»ها در اینجا، به صورت یک تکبیت (۶ رکنی) آمده است.
امیر م. در ۱ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹۳:
در نسخه چاپ دکتر اردوان بیاتی که بر اساس همان تصحیح فروزانفر است، بیت آخر «بس» به جای «پس» دارد که معنی بسیار واضح تر و مناسب تر مینماید. اگر به نظرتان نیاز به تغییر هست من اصلاح کنم.
امیر م. در ۲ سال قبل، پنجشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۲:
به نظر دکتر اردوان بیاتی هم این از غزل های الحاقی است و از مولوی نیست. انصافاً از نظر معنایی بسیار ضعیف به نظر می آید.
امیر م. در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۳ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۰۷:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴۳:
کاربرد «تا» در بیتی که دوستان گفتند از نظر وزنی کاملا درست است. مفتعلن مفاعلن ← تا سر خود نهان کنی. همان طور که می بینید، رکن اول در هر نیم مصراع مفتعلن است که هجای اول آن هجای بلند است و «تا» هم هجای بلند هست.
امیر م. در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۳ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۰۷:۳۵ در پاسخ به اسماعیل اسدی ده میراحمدی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴۳:
«گلستان» گاهی در اشعار با سکون لام و کسرهٔ سین استفاده میشود بنابراین وزن درست است (لغتنامه دهخدا هم به عنوان یکی از تلفظ ها آورده است).