دل در طراز حلقه زلفت در اوفتاد
جان گرچه نقش بست ز دل برتر اوفتاد
در دام طره تو که پر دانه دل است
سیمرغ حسن تو چه عجایب در اوفتاد
دل خو گرفته بر رخ و رخساره تو دید
مسکین پیاده بود دلش در بر اوفتاد
گفتم که بر من آید دردا که رایگان
بیماری دو چشم تو بر عبهر اوفتاد
خورشید گرد سایه تو ناشکافته
هر ذره را هوای تو اندر سر اوفتاد
روزی نگر که طوطی جانم سوی لبش
بر بوی پسته آمد و بر شکر اوفتاد
این هم بر این نسق که ز کلک نجیب دین
گرچه شبه نمود همه گوهر اوفتاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق است. شاعر بیان میکند که دلش به زلف معشوق گرفتار شده و حتی جانش نیز تحت تأثیر دل قرار گرفته است. او از دامی که موهای معشوق بر دلش نهاده سخن میگوید و به عجایب زیبایی او اشاره میکند. دل او که به زیبایی معشوق خو گرفته، در نهایت به او میافتد. شاعر در ادامه از چشمهای بیمار معشوق صحبت میکند که تأثیری عمیق بر روح او دارد. همچنین، او به تمثیلهایی مانند خورشید و طوطی اشاره میکند که نشاندهنده علاقه و اشتیاق او به معشوق است. در نهایت، شاعر به تأثیر کلمات و نوشتههای خود در بیان احساسات عاشقانه اشاره میکند.
هوش مصنوعی: دل من در دام زلفت گرفتار شد، هرچند جانم تحت تأثیر عشق تو قرار گرفت، اما عشق تو بر دل من غلبه پیدا کرد.
هوش مصنوعی: در دام موهای تو که از دل پر از عشق است، چه شگفتیها و عجایبی از زیبایی تو در آن به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: دل من به زیبایی و چهره تو عادت کرده است و حالا که به تو نگاه میکنم، احساس میکنم مانند یک مسکین و ناتوان هستم، در حالی که قلبم در آغوشت افتاده است.
هوش مصنوعی: گفتم که بر من درد و رنجی وارد میشود، چرا که به خاطر زیبایی چشمان تو، دلم به شدت گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: خورشید که در دور تو میگردد، به خاطر عشق و حسی که به تو دارد، هر ذرهای را تحت تاثیر خود قرار داده و ذهن و فکر او را مشغول کرده است.
هوش مصنوعی: یک روز، طوطی جانم به سمت لب معشوقهام به خاطر بوی پسته آمد و بر روی شکر او افتاد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که کسی که از قلم و دانش وارستهای برخوردار است، حتی اگر به ظاهری شبیه به خطای دین و معنا برسد، در واقع همچنان تمام ارزش و زیباییهای خود را حفظ کرده است و از افتادگی و نقصان به دور است. به عبارت دیگر، در اینجا به نوعی از اصالت و کیفیت در دانش و آثار هنری اشاره شده که هرگز تحت تأثیر ظواهر نمیتواند خدشهدار شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اکنون که ماه روزه به نقصان در اوفتاد
آه از حجاب حجرهٔ دل بر در اوفتاد
هجران ماه روزه پیام وصال داد
اینک نهیب او به جهان اندر اوفتاد
گوید به چند روز دگر طبع نفس را
[...]
جانا چو عکس روی تو بر ساغر اوفتاد
گفتم که آفتاب مگر مه در اوفتاد
سرگشته و شکسته و پر تاب شد دلم
الحق دلم به زلف تو بس در خور اوفتاد
در مشک زلفت ار چه دلم خون گرفت خون
[...]
رسم امارت از همه عالم بر او فتاد
تاج سعادت از سر گردون در او فتاد
هر بار افسری ز سر افتاد ملک را
دردا و حسرتا که ازین پی سر او فتاد
سر میکشید بر فلک از قدر و اعتبار
[...]
هفتاد تن ز عشق چو از پا در اوفتاد
پس قرعه اش به نام علی اکبر اوفتاد
دیدار را که نرخ به جان بسته بود عشق
دیگر از آن گذشت و ز جان برتر اوفتاد
بالا گرفت قیمت دیدار حسُن یار
[...]
عکس تو تا بر آینۀ ساغر اوفتاد
عشاق را هوای می اندر سر اوفتاد
دل عاشق دهان تو گردید و تنگ شد
تن مایل میان تو شد لاغر اوفتاد
هندوی خال از پی دزدیدن نمک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.