گنجور

 
مجد همگر

زان غم که به رویم آمد از کرده دوست

دشمن ز نشاط می نگنجد در پوست

تا دشمن و دوست لاجرم می گویند

این زشتی ها ز آنچنان روی نکوست

 
sunny dark_mode